جلو تر از نوک بینی هم چیزهایی وجود دارد... !
سلام
به گزارش خبرآنلاین دبیر همایش شاعران ایران و جهان در پاسخ به پرسشی درباره حذف نام “فروغ فرخزاد” ازکتاب شعر شاعران ایران و جهان گفت: ما یک دیپلماسی فرهنگی داریم و یک دیپلماسی "دولتی"، به همین دلیل نام “فروغ فرخزاد” گرچه در میان مخاطبان شعر شناخته شده اما به دلایل "مختلفی" در این کتاب نیامده است.
مبنای تصمیم کسانی که فروغ فرخ زاد را شاعر ندانسته و نام او را به دلایلی از کتاب شعر شاعران ایران و جهان حذف می کنند، چیست؟
برای شاعر شناخته شدن یک انسان تنها ملاک،حافظه جمعی جامعه است و اقبالی که مردم به آن شاعر دارند. مردم کشورهای دیگر دربه در به دنبال چهره هایی هستند که به مفاخر خویش بیفزایند و ما داریم آن ها را عامدانه حذف می کنیم بهترین نمونه درگیری ماست با کشورهای همسایه بر سر مالکیت مولانا و نظامی گنجوی...
جایی که اشعار فروغ در سراسر دنیا-حتی به زبان لیتوانی- ترجمه شده است وبا گسترش روز افزون فضای سایبر چه چیزی را می خواهیم پنهان کنیم؟!
مگر لبهای فرخی یزدی را ندوختند وچاپ اشعارش را ممنوع نکردند؟
اما حالا در کوچکترین کتابفروشی های میدان انقلاب به راحتی می توان دیوان اشعار او را تهیه کرد و هزاران نمونه دیگر از این دست که در تاریخ ما وجود دارد...!
آیا دیپلماسی فرهنگی باید تحت تاثیر دیپلماسی دولتی قرار بگیرد؟
کسی که دیپلماسی دولتی را بر دیپلماسی فرهنگی ترجیح می دهد اینقدر نمی داند که عمر دولتها در قیاس با قدمت فرهنگی ما مانند لحظه ای است در برابر قرنی...!
باید دورتر را دید!
خواه ناخواه فروغ شاعری است که در سیر حرکت ساختاری و محتوایی شعر کشورمان تاثیر گذار بوده است با حذف او ازاین سیر این زنجیره کامل نخواهد بود.
دکتر شفیعی کدکنی در کتاب ادوار شعر فارسی /ص69می نویسد:
فروغ مرکز شعر این دوره-1340 تا 1349- است...فروغ انسانی است که احساس سقوط می کند : در شب کوچک من دلهره ی ویرانی است...فروغ نمایشگر روشنفکر آوانگارد و پیشرو طراز اول ادبیات چهل پنجاه سال اخیر ایران است با همه خصلت هایی که یک روشنفکر دارد با همه نقاط مثبت و منفی ...او هیچوقت نمی گوید مضطربم، اواضطراب را نشان می دهد...
جایی که محققی مانند استاد شفیعی کدکنی با آن دقت نظر بی نظیر نه تنها در این کتاب که در جاهای دیگر از فروغ و اثر او برشعر معاصر می گوید می توان او را شاعر نخواند واثر او را در شعر معاصر منکر شد ونام او را حذف کرد...!
موقع باز کردن چشمان است!
جلوتر تر از نوک بینی هم چیزهایی وجود دارد... !
پ ن:
ششمین سالگرد فوت مرحوم حسین منزوی غزلسرای معاصر را به اهالی ادب تسلیت می گویم.روحش شاد
واژه های کلیدی : فروغ، حسین منزوی، دکتر شفیعی کدکنی، فرخی یزدی، ادوار شعر فارسی
چهارشنبه 89 اردیبهشت 15
كلك مشكين تو :
زنده باد شعر خوب...
سلام
امروزه خیلی ها معیار شعر خوب را قالب شعر می دانند و می گویند که مثلا شعر سپید از غزل وشعر کلاسیک بهتر است و ازاین قبیل، اما آیا واقعا شعر خوب کدام است؟
غیر قابل تحمل ترین چیز در نزد اهل نظر، هنر در حد متوسط آن است؛ شعر متوسط، نقاشی متوسط و موسیقی متوسط قادر نیست انسان را به جایی که باید برساند و انگار حس آدمی در زمان شنیدن یک شعر و یا یک موسیقی متوسط درجا می زند و بلاتکلیف می ماند واین اصلا حس خوبی نیست.عده ای برای گریز از این معمولی بودن، با در هم ریختن ساختار شعر و دستکاری ناشیانه اصول زبانی، ادعای مدرن بودن و مدرن سرودن می کنند و دلیل نامفهوم بودن این به ظاهر اشعار را نفهم بودن مخاطب می دانند و نسلهای آینده را مخاطب اصلی شاهکارشان می دانند!
.در روزگاران گذشته با توجه به محدودیت ارتباطات ممکن بود که شعر یک شاعر پس از سالیان سال خاک خوردن در گوشه ای کشف و شاعر و ارزش شعر او پس از گذشت گاهی چند قرن مشخص بشود.البته شعر امثال حافظ وسعدی و مولانا را باید مستثنی کرد که در همان زمان خودش حافظ عراق و فارس را به شعر خوش گرفته بود و قصد بغداد و تبریز را داشت.اما الان کسی نمی تواند مدعی شود که من شعر می گویم و دویست سال دیگر متوجه خواهند شد که من چه گفته ام!!
شعر خوب، خاصیتش این است که پس از مدتی تمام و یا قسمتی از آن در حافظه خوانندگان جدی تر شعر می ماند و به قول استاد گرامی دکتر شفیعی" رسوب می کند"
شعرهای اخوان ثالث، فروغ، سهراب و شاملو که هرکدام در دوران خودشان بسیار مدرن می سرودند، بهترین شاهد بر این مدعاست.زمانی که اشعارخوب وناب این شاعران و نه همه آن چه می سرودند، منتشر می شد در کمتر از یک ماه در ذهن خوانندگان جدی شعر رسوب می کرد وماندگار می شد.
می توان به قاطعیت گفت که:
شعر خوب شعری است که پس از انتشار در ذهن خوانندگان جدی شعر ماندگار می شود و در این میان فرقی نمی کند که این شعر سپید باشد، غزل باشد، مدرن و یا پست مدرن باشد.
به قول استاد شفیعی کدکنی:" آزمایشگاه جامعه بی رحم تر از آن است که رعایت حال شخص و یا اشخاصی را وجهه همت خودش قرار دهد".
این جامعه است که سره را از ناسره جدا می کند و شعر ناب را در قاب حافظه خودش می گیرد و بقیه را به بایگانی فراموشی می سپارد.
پ ن: راستی امروز یعنی 12دی ماه روز تو لد وبلاگ طره ی آشفتگی است.از تمام دوستانی که در این مدت نسبت به بنده حقیر لطف داشتند سپاسگزارم.
واژه های کلیدی : حافظ، شاملو، سعدی، فروغ، اخوان ثالث، سهراب، شعر سپید، مولانا، پست مدرن، دکترشفیعی کدکنی، مدرن، زنده باد شعر خوب، تولد
جمعه 88 دی 11
كلك مشكين تو :
لیست کل یادداشت های این وبلاگ