سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

طره آشفتگی را احتیاج شانه نیست

 

باز هم حافظ!

 

سلا م
می خواهم باز از حافظ بنویسم.شاید حرفهایم تکراری باشد اماهمه ما گاهی ناگزیراز تکراریم.حافظ  انسانی است که سخنش در طول قرنها دل از همگان ربوده  وفارسی زبانی نیست که بیت و یا ابیاتی  از او در حافظه نداشته باشد.راستی درکشوری که اینهمه شاعران بزرگ دارد که شعرشان شهرت جهانی دارد، این اقبال عمومی به شعر حافظ چه دلیلی می تواند داشته باشد؟

استادی حافظ در صنعتگری های لطیف وظریف در اشعار روان و هزاران نکته باریکتر زمو در به دست آوردن این جایگاه موثر بوده اما آیا این کافی است؟ چرا که ما این ویژگی ها را کم وبیش در شعر شاعران دیگر هم می بینیم واز طرفی همه مردم قادر به درک ریزه کاریهای هنر شاعری نیستند.

آنچه حافظ رابه این جایگاه رسانده بالاتر از هنر شاعری او جهان بینی، آزا د اندیشی و ژرف نگری اوست که دردها ودغدغه های جاودانه آدمی را دریافته و آن را با زبانی روشن و دلنشین و در مضامینی متنوع بیان کرده و در نهایت هرکس در هر زمان در شعر او آینه تمام نمای زمان خود را می بیند و شرح دردهای خود را می شنود.

وقتی که حافظ را باد دیگر بزرگان ادب بسنجیم چهره او بیشتر جلوه می کند.ناصر خسرو شاعر و مرد بزرگی است گوهر نظم دری را در پای خوکان نریخته و به خاطر پای بندی به اعتقاداتش سالها رنج دربدری و آوارگی را تحمل کرده است ولی وقتی سخن از کسانی می گوید که مثل او نمی اندیشند،همه را به باد دشنام و ناسزا می گیرد و این همه تعصب دل آزار است.

نجم رازی صاحب مرصاد العباد، با همه فرقه ها خاصه با فیلسوفان دشمنی دارد و در کتابش کشتن اهل حکمت و اندیشه مانند سهر وردی را با لذت ذکر و تایید می کند.

سعدی در ضمن حکایتی در بوستان ادعا کرده که به سومنات رفته و برهمنی را کشته و جسدش را در چاه انداخته ،آن وقت برای مستعصم عباسی که مورد نفرت آزادگان ایرانی بوده مرثیه ساخته است وفراوان است از این دست حال این نمونه ها را با اندیشه حکیمانه حافظ قیاس کنیم :

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

ویا این پند آشتی آفرین آرام بخش او که :

...که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت

حال تاختن به سالوس و ریاکاران و زاهدان قشری و... که به غیر از رنگ وریا دین و مذهبی ندارند بحثی جداگانه ومفصل می طلبد.در این باره بحث بسیار شده و فکر می کنم تکرارآن ضرورتی نداشته باشد و در خانه اگر کس است یک حرف بس است...

شعر حافظ


واژه های کلیدی : حافظ، سعدی، نجم رازی، ناصر خسرو

سه شنبه 88 اردیبهشت 29

كلك مشكين تو : ‍



ایراد بر غزل حافظ

 سلام

بعضی نداشتن وحدت موضوع در غزل حافظ را به نوعی ایراد می دانند وبر او خرده می گیرند که غزل او از نظر محور عمودی ضعیف است وابیات از نظرمعنا به هم وابستگی ندارند و غزل این وآن را مثال می آورند که :ببین وحدت موضوع دارد!!

باید گفت که این عزیزان حق دارند اینگونه بیندیشند چرا که به این نکته توجه ندارند که او در این سنت شکنی تعمد داشته است.

غزل سنتی مانند جویباری آرام است(البته به استثنای غزلیات مولانا) که از سرچشمه مشخصی به راه می افتد و پس از طی مسیری معلوم به سرانجام پیش بینی شده ای می رسد.حافظ برای بیان آنهمه که در سینه داشت باید از وزن و قالب حداکثر استفاده را می کرد اما غزل سنتی به این گونه گنجایش تمامی اندیشه های رنگارنگ او را نداشت.برای رسیدن به این منظور وحدت موضوعی غزل را کنار گذاشت و بیت را واحد تام و تمام قرار داد در صورتی که پیش از او غزل واحد کامل شعر نوع خود بود.غزل پیش از حافظ تنها یک بیت الغزل داشت و او با این کار همه ابیات را یه بیت الغزل تبدیل  کرد:

شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است

آفرین برنفس دلکش ولطف سخنش

البته باید گفت که حافظ در این کار از سنت عمومی تبعیت کرده است چرا که مردم عادی هم یک مصرع ناب و پر معنی را می گیرند و به صورت ضرب المثل ورد زبان می سازند.

بعد از حافظ وبه خصوص در اشعار صائب وبقیه شعرای سبک هندی استقلال بیت رواج یافت تا جایی که یکی  از ویژگی های سبک هندی همین استقلال بیت و وابسته نبودن آن به ابیات پیشین وپسین آن است. 

آرامگاه حافظ


واژه های کلیدی : حافظ، غزل، صائب، بیت الغزل

یکشنبه 88 اردیبهشت 27

كلك مشكين تو : ‍



<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کتاب «کمین آخر»
خرده روایتی از دیدار با نجف دریابندری
[عناوین آرشیوشده]
  •  RSS 
  •  Atom 

  • خانه


  • پست الکترونیک

  • پارسی بلاگ



  • کل بازدید: 1047150
    بازدید امروز : 11
    بازدید دیروز : 54



    وردیانی

    طرّه ی آشفتگی

    پیوندهای روزانه
    شورای گسترش زبان فارسی [87]
    فهرست موسیقی ایران [57]
    کتابخانه مجازی ایران [86]
    کتابناک [23]
    گفتگوی هارمونیک [41]
    لغت نامه دهخدا [87]
    گنجور [48]
    پایگاه سبطین [126]
    جستار [53]
    صادق هدایت [197]
    شعر سپید معاصر [231]
    کانون ادبیات ایران [112]
    کتاب شعر [160]
    شعر نو [206]
    شاملو [111]
    [آرشیو(30)]

    مطالب بایگانی شده
    دی 1387
    بهمن 1387
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    تیر 91
    خرداد 91
    مرداد 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    فروردین 92
    اردیبهشت 92
    خرداد 92
    مهر 92
    آبان 92
    بهمن 92
    خرداد 93
    اردیبهشت 93
    مرداد 93
    پاییز 93
    تابستان 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94

    اشتراک در خبر نامه

     


    پیوند دوستان
    ل ن گ هـــ ک ف ش !
    شکوفه های زندگی
    وبلاگ دیگرم(شور شعر)
    لبگزه
    ترنم - بوی جوی مولیان
    سرّ سودا
    خورشید خانوم
    برگباد
    لبخند نیشخند زهرخند
    برگ بی برگی
    این انبوه سیب خورها...
    دیدار تو رویا نیست
    کی اف
    کلاغ راست مغز
    ققنوس
    شروعی دوباره
    نشانی
    کلبه ی دوستی
    شعر چهار پاره
    جالبه






    وضعیت من در یاهو
    یــــاهـو
    آمار