سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

طره آشفتگی را احتیاج شانه نیست

 

ریشه ی جیغ های رنگی!

 سلام

شاید بارها و بارها عبارت جیغ بنفش را شنیده وحتی آن را به کار برده باشیم بدون اینکه بدانیم این عبارت از کجا آمده است . برای رسیدن به اصل مطلب ناچار باید مقدمه ای کوتاه  بنویسم.
درکنار حرکت حساب شده نیما برای ایجاد تحول در شعر فارسی، حرکتهای نسنجیده و عجولانه ای از طرف بعضی از شاعران صورت گرفت. ویژگی مشترک همه این حرکات بریدن از قوانین و اصول شعر کلاسیک و تفلید کامل از شعر مدرن مغرب زمین بود.
دکتر محمد مقدم در سالهای 1313و1314 سه مجموعه با عنوان های راز نیمه شب، بانگ خروس و بازگشت به الموت را منتشر کرد و گمان کرد که سبکی نو را در شعر فارسی رقم زده است.
پس از او دکتر تندر کیا در سال 1318 از فرانسه به ایران بازگشت و در همان سال بیانیه ای با عنوان "نهیب جنبش ادبی – شاهین"صادر کرد و به خیال خودش به حیات شعر سنتی فارسی خاتمه داد.
دکتر علی شیرازی (شین پرتو) نیز پس از بازگشت از فرانسه در سال 1325 سه مجوعه با نام های ژینوس، دختر دریا و سمندر را تحت تاثیر اشعار سپید شاعران فرانسوی منتشر کرد که این مجموعه نیز راه به جایی نبرد.
تلاش جدی تر را هوشنگ ایرانی انجام داد.او تحصیل کرده فرانسه و اسپانیا بود وپس از باز گشت به ایران تحت تاثیر شعر مدرن غرب به شعر منثور روی آورد و مجموعه های" و اکنون به تو می اندیشم ، به توها می اندیشم"(1334) بنفش تند بر خاکستری(1330)شعله ای پرده را برگرفت و ابلیس به درون آمد(1331) خاکستری(1331) را منتشر کرد.مخصوصا شعری از او با نام "کبود" که در سال 1329در شماره دوم نشریه خروس جنگی به چاپ رسید، تعجب و استهزای بسیاری از اهل ادب و شعرا را به دنبال داشت:

هیما هورای

گیل ویگولی

نیبون نیبون

غار کبود می دود

دست به گوش وفشرده پلک و خمیده

یکسره جیغی بنفش می کشد

گوش – سیاهی زپشت ظلمت تابوت

کاه - درون شیر را می جود

هوم بوم

وی یو هو هی ی ی ی

هی یایا هی یا یا هی یایایا ااا

جوشش سیلاب را

بیشه خمیازه ها

ز دیده پنهان کند...

هیچ یک از این تلاش ها مورد استفبال قرار نگرفت و به همین دلیل این گونه به اصطلاح اشعاربا شاعرانشان  در مجامع ادبی مورد تحقیر و تمسخر قرار گرفتند وبه انزوا کشیده شدند واز آنجا جیغ بنفش در مورد شعرهای خالی از وزن و بی معنی و عجیب و غریب به کار گرفته شد.البته باید اشاره بکنم که  این حرکات در اصل شروع جریان موج نو حجم گرا بود. در فرصت مناسب در این مورد این جریان هم برایتان خواهم نوشت

 


واژه های کلیدی : محمد مقدم، هوشنگ ایرانی، موج نو حجم گرا، کبود، جیغ بنفش، خروس جنگی، شین پرتو

جمعه 88 شهریور 6

كلك مشكين تو : ‍



از حدود 1340 تا 1349 ( اوج گیری مبارزه مسلحانه)

سلام
امیدوارم که این نوشته های پراکنده قابل استفاده برای دوستان ادب دوست باشد و بنده را هم با نظرات وپیشنهاد های خودشان هدایت کنند تا بهتر بتوانم ارائه خدمت کنم و اما ادامه مبحث:
چهره های این دوره عبارتند از فروغ فرخزاد- اما نه آن فروغ دوره قبل – منوچهر آتشی ،سهراب سپهری ، م آزاد ، شاملو ،اخوان ثالث ،زهری،مشیری ومفتون امینی ، باید توجه داشت که این دوره دوره شگفتگی این شاعران است و نه شروع شاعری شان و فروغ مرکزشعر این دوره است :
در خیابانهای سرد شهر جز خداحافظ خداحافظ صدایی نیست
در شعر این دوره نوعی طبیعت گرایی یده می شودمانند این شعر منوچهر آتشی :
اسب سفید وحشی
بر آخور ایستاده گرانسر
و سهراب که می گوید:
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار
کفتری می خورد آب
اینها صداهای تازه ایست ،صداهای رمانتیک ها دارد کم رنگ می شود ولی صدای سمبولیستهای اجتماعی باقی است.

تمام تم های این دوره استمرار همان دوره قبلی است بااین تفاوت که گسستن از از علایق سنتی بیشتر رایج  ومنطقی تر می شود.در دوره قبل نوعی گسیختگی عاطفی وحالتی خشمگینانه وجود داشت اما در این دوره به جای آن تزلزلی وجود دارد خصوصا در فروغ که نتیجه همان گسستن از علایق سنتی است. فروغ انسانی است که احساس سقوط می کند:
در شب کوچه من دلهره ویرانی است...
در این دوره دیگر از کلیت معشوق خبری نیست واین کلیت زدایی در شعر فروغ کاملا بارز است:
معشوق من
با آن تن برهنه بی شرم
برساقهای نیرومندش
چون مرگ ایستاد...
یکی از درون مایه های جالبی که در این دوره وجود دارد ظهور نوعی عرفان است که هیچ ارتباطی با تصوف سنتی ما ندارد وکم وبیش تحت تاثیر تصوف بودایی وشرق دوریعنی چین وژاپن است .نمونه کامل این گرایش سهراب سپهری است ویعضی از تجربه های هوشنگ ایرانی:
سر هرکوه رسولی دیدند
ابر انکار به دوش آوردند
باد را نازل کردیم
تا کلاه از سرشان بردارد
جیبهاشان را پر عادت کردیم
 ادامه دارد...

سهراب سپهری


واژه های کلیدی : شاملو، زهری، فروغ، آتشی، سهراب، م آزاد، مشیری، مفتون امینی، طبیعت گرایی، سمبولیست اجتماعی، عرفان، تصوف بودایی، هوشنگ ایرانی

دوشنبه 87 بهمن 7

كلك مشكين تو : ‍




لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کتاب «کمین آخر»
خرده روایتی از دیدار با نجف دریابندری
[عناوین آرشیوشده]
  •  RSS 
  •  Atom 

  • خانه


  • پست الکترونیک

  • پارسی بلاگ



  • کل بازدید: 1050043
    بازدید امروز : 915
    بازدید دیروز : 72



    وردیانی

    طرّه ی آشفتگی

    پیوندهای روزانه
    شورای گسترش زبان فارسی [87]
    فهرست موسیقی ایران [57]
    کتابخانه مجازی ایران [86]
    کتابناک [23]
    گفتگوی هارمونیک [41]
    لغت نامه دهخدا [87]
    گنجور [48]
    پایگاه سبطین [126]
    جستار [53]
    صادق هدایت [197]
    شعر سپید معاصر [231]
    کانون ادبیات ایران [112]
    کتاب شعر [160]
    شعر نو [206]
    شاملو [111]
    [آرشیو(30)]

    مطالب بایگانی شده
    دی 1387
    بهمن 1387
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    تیر 91
    خرداد 91
    مرداد 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    فروردین 92
    اردیبهشت 92
    خرداد 92
    مهر 92
    آبان 92
    بهمن 92
    خرداد 93
    اردیبهشت 93
    مرداد 93
    پاییز 93
    تابستان 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94

    اشتراک در خبر نامه

     


    پیوند دوستان
    ل ن گ هـــ ک ف ش !
    شکوفه های زندگی
    وبلاگ دیگرم(شور شعر)
    لبگزه
    ترنم - بوی جوی مولیان
    سرّ سودا
    خورشید خانوم
    برگباد
    لبخند نیشخند زهرخند
    برگ بی برگی
    این انبوه سیب خورها...
    دیدار تو رویا نیست
    کی اف
    کلاغ راست مغز
    ققنوس
    شروعی دوباره
    نشانی
    کلبه ی دوستی
    شعر چهار پاره
    جالبه






    وضعیت من در یاهو
    یــــاهـو
    آمار