اگه جای نیچه بودم ...
سلام
دیروز رفتم میدون انقلاب برای تهیه چند تا کتاب. بعضی از کتابا رو تهیه کردم بعضیاشونم گیرم نیومد. یکی از این کتابایی که گیرم نیومد کتاب زایش تراژدی نیچه ترجمه دکترباطنی و سید رضا حسینی بود. همونطور که داشتم پرس و جو میکردم یکی از کتابفروشها گفت این کتاب رو دارم اما با ترجمه رویا منجّم . من هم که از جستجو خسته شده بودم اون رو خریدم و با خوشحالی برگشتم. خلاصه یه ساعت پیش شروع به خوندن این کتاب کردم. واقعا نمی دونم چی باید بگم؟!
چنان شلختگی در ترجمه این کتاب وجود داشت که من به درک خودم شک کردم. هر چی جلوتر رفتم دیدم که ابهام جملات و مطالب داره بیشتر میشه،
توی اینترنت سرچ کردم ببینم که این مترجم کیه. دیدم که تعداد زیادی کتاب ترجمه کرده و بعضی ها هم تجدید چاپ شدن. دیگه داشتم مطمئن میشدم که اشکال از منه. یه دفعه به سایتی برخوردم به نام قهوه گردی که گویا مدیر این سایت هم دل پرخونی از بازار ترجمه داشت و یکی از ترجمه های خانم رویا منجّم را به صورت علمی تر نقد کرده بود که با اجازه مدیر سایت اون رو اینجا می آرم:
«یک. متاسفانه وضع ترجمه هم مثل خیلى بخشهاى دیگرمان نابهسامان است، که این نابهسامانى از ترجمههاى یکسره پَرتى مثل “زنگها براى که به صدا درمى آید؟” به ترجمه ى رحیم نامور تا ترجمه هاىِ پذیرفتنى اما با غلطهاى آشکار و خنده دار نوسان میکند.
دو. کتابِ “انسان مصلوب” را رویا منجم از ‘Ecce Homo’ نوشتهى نیچه به فارسى برگردانده. پیش همهى خطاهاى کوچک و بزرگى که توى این ترجمهى نه چندان بَد هست این یکى خیلى برام جالب بود. تو ترجمه ى انگلیسى آمده :
.Sitting still — I have said it once already — the real sin against the holy spirit
و تو ترجمه ى منجم آمده:
پشتکار -یکبار دیگر نیز گفتم- گناه واقعى در پیشگاه روح القدس است.
یعنى کلا دوتا معناى ضد هم. پشتکار در برابرِ sitting still ( بى حرکت نشستن، یکجا نشستن) و چون در متن پیش از این سطر نیچه از راهرفتن به هنگام اندیشهورزى حرف زده، به گمانم مثل خیلى جاهاى دیگر این کتاب خانم منجم یکسره به خطا رفته.»
با تشکر از مدیر سایت قهوه گردی بخشی از صفحه 27 این کتاب را برای درک بهتر مطلب! -و یا بهتر بگویم درک عمق فاجعه -تقدیم میکنم:
«فیلسوف تنها تصاویر دلپذیر و دوستانه را به مثابه چیزی از لحاظ جهان هوشمندانه تجربه نمی کند: تصایر جدی، پر مشکل، افسرده زا، خودداریهای ناگهانی، حیله های اتفاق وتصادف، انتظارات پر اضطرار، به طور خلاصه کل کمدی الهی زندگی، از جمله دوزخ نیز به مثابه سایه هایی بر دیوار- زیرا او با این صحنه ها میزید ورنج میبرد-بلکه به هر حال با شور و حی زودگذر توهم از مقابلش می گذرند...»
من اگه جای نیچه بودم هیچوقت از سر تقصیر مترجم نمیگذشتم...
![نیچه نیچه](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/1b/Nietzsche187a.jpg/200px-Nietzsche187a.jpg)
واژه های کلیدی : فلسفه، زایش تراژدی، نیچه، رویا منجم، ترجمه بد
جمعه 92 بهمن 18
كلك مشكين تو :
ارسطو چه کرده!؟
سلام
داشتم راجع به این مساله فکر می کردم که برای مبحث جدید از کجا شروع کنم که مفید تر باشه یاد ارسطو افتادم که طوری اندیشیدن را مکانیکی دسته بندی کرده که بعضی وقتا با خودم می گم واقعا ارسطو به فلسفه و اندیشه خدمت کرده یا به اون ضربه زده!؟
ممکنه برای کسانی که زیاد با ارسطو وآثارش آشنایی ندارن و معلومات متوسطی در این زمینه دارن این سوال پیش بیاد که مگر ارسطو یکی از ارکان فلسفه و از بزرگان اندیشه نیست پس این حرف یعنی چی!؟
در این که ایشان از بزرگان اندیشه است هیچ شکی وجود نداره اما اینگونه اندیشیدن چه ثمری برای جامعه داشته وچه چیزی را عاید مردم کرده ، جای تامل بیشتری داره!
می دونیم که منطق ارسطو دو دویی یعنی باینریه ! به قول معروف یا صفرو یا یک! یعنی اگه صفر نبود حتما یکه واگه یک باشه حتما صفر نیست ، این منطق در مقابل منطق فازی قرار داره این منطق می گه بین صفر و یک بینهایت حالت وجود داره . منطق ارسطویی سفید و سیاهه ولی در منطق فازی بین سیاه و سفید، طیفی بی نهایت از خاکستری وجود داره!خوب؟الان می پرسین این منطق چه ضرری می تونه به جامعه بزنه ؟
نمی خوام وارد حوزه فلسفی بحث بشم چون مجال اندکه اما می خوام این مساله رو از نظر اجتماعی بررسی کنم وضرری که در نهایت مردم متحمل شدن!
همونطور که می دونید ارسطو بعد از اینکه نتونست جانشین افلاطون بشه به پیشنهاد فلیپ مقدونی پادشاه یونان تعلیم فرزند او اسکندر مقدونی رو بر عهده گرفت ،نگرش افلاطون به مقوله حکومت از نوع اریستو کراسی یعنی حکومت اشراف بر مردم بود و اعتقاد داشت عامه مردم حق تصمیم گیری ندارن و باید حاکم برای اونا تصمیم بگیره!از نظر او و بر مبنای منطق دو دویی ، حاکم به صورت مطلق مصون از خطا است و هر حرکت خطایی از او سر بزنه با توجه به اینکه حاکم خطا نمی کنه پس درست و صوابه و کسی حق اعتراض نداره!
آموختن همین نگرش به اسکندر او را وادار به جهان گشایی کرد و در این بین ایران هم محل تاخت و تاز لشکریان یونانی قرار گرفت وویرانی زیادی به بار آمد وسالیان سال یونانیان بر کشور ما حکومت کردند!حالا تاکتیک غلط پادشاه ایران در این شکست تا چه حد موثر بوده بحثی جداست اما در هر صورت انگیزه لشکر کشی و اقدام به اون تحت تاثیر تعلیمات ارسطو بوده است...!
البته این استنباط بنده است و می تونه درست نباشه خوشحال میشم دوستان با نظرات خودشون وارد این بحث بشن ونقادانه اندیشه این بزرگان را تحلیل کنن! فراموش نکنیم برای بهتر اندیشیدن باید بهتر اندیشید!!!!
![کوه نوردی!!!!](http://www.ngdir.ir/sitelinks/kids/Image/character2/10.gif)
واژه های کلیدی : ارسطو، فلسفه، باینری، منطق فازی، مردم، افلاطون، فلیپ مقدونی، اسکندر، یونان، اریستو کراسی
یکشنبه 87 بهمن 13
كلك مشكين تو :
لیست کل یادداشت های این وبلاگ