هنر، مقولهای قابل درک...
هنر مقولهای قابل درک است و هر کس به فراخور نگاه و پیشینه فرهنگی خود آن را میفهمد و از آن لذت میبرد اما تعریف آن بسیار دشوار است به گونهای که بزرگان اندیشه از به دست دادن تعریف کامل و جامعی از آن ناتوان ماندهاند. تعاریفی هم که در بحث چیستی و ماهیت هنر از زمان فلاسفه یونان تا کنون ارائه شده، نتوانسته است آن را به صورت جامع و کامل شرح دهد. در تعریف ماهیت هنر پنج نظریه وجود دارد که شاید بتوان جمع آنها را تعریف ماهیت هنر دانست. این بحث در کتابهایی که در مورد مبانی فلسفه هنر نوشته شده است به صورت مبسوط آمده است و قصد من هم ورود به این تعاریف نیست. هدف این است که بعد از این مقدمه کوتاه به شعر بپردازیم که نوعی خاص از هنر است و زیباییهایی نهفته در آن مانند سایر انواع هنرها، در بعضی موارد قابل تعریف نیست. صنایع و آرایههای شعری برای هر شاعر و غیر شاعر علاقهمندی مشخص و تعریف شده است. مواردی از قبیل تشبیه و استعاره و جناس و... که مشخص و تدوین شدهاست. اما جالب اینجاست که در بعضی مواقع شعر در نهایت زیبایی است و بسیار هنرمندانه سروده شده است اما واقعا نمیتوان دلیلی برای زیبایی آن آورد. اشعاری که در عین سادگی و خالی بودن از صنایع لفظی و معنوی شعر، به سرعت به دل مخاطب مینشیند و در ذهن او جایگیر میشود اما اگر سوال شود «به چه دلیل این شعر زیباست؟» کسی قادر به پاسخگویی نخواهد بود. در این میان، بسیاری از اشعار بزرگ شاعر نامدار سعدی شیرازی علیه الرحمه اینگونهاند. انتخاب و چینش واژگان در اشعار او چنان استادانه و هنرمندانه صورت گرفته است که انگاری همه واژگان در هم تنیده شده و بافتی زیبا و یکنواخت ایجاد کردهاند که با کوچکترین جابجایی و تغییری، همهچیز در هم میریزد و نهتنها اثری از زیبایی در آن دیده نمیشود بلکه دیگر نمیتوان به آن شعر گفت. این ویژگی در هنر ناب دیده میشود. اثری که هنرمند بدون تکلف و از دل میآفریند و لاجرم بر دل مینشیند
واژه های کلیدی : شعر، هنر، زیبایی، ماهیت، تشبیه_استعاره، جناس، هنر ناب
چهارشنبه 91 اسفند 23
كلك مشكين تو :
بازار نشر اراجیف...
مردم خواستار ذوقیات و معنویاتی در قلمرو شعر و ادب هستند که از آن رایحه صداقت و صمیمیت و خلوص و پاکی وصفای درون بشنوند، پناه روحی و تکیه گاه معنویشان باشد و در لحظات خالی و وحشتناک زندگیشان بتوانند با آن آثار خلوتی کنند، آنها را به حریم تنهایی خود راه دهند. اگر اثری ، کتابی،دفتر شعری، قصهای واجد هیچیک از این ویژگیهای ناب نباشد، به چه دلیل باید آن را خواند؟ متاسفانه بازار نشر کتب ادبی لبالب از آثاری است که حتی خود نویسنده هم به خواندن آن رغبتی ندارد. شاید گرانی بازار کاغذ و کتاب، مانع ورود این قبیل به ظاهر کتابهای ادبی باشد. متاسفانه امروزه هر کس و ناکسی که توان پرداخت هزینه چاپ کتاب را داشته باشد، کتاب چاپ میکند و خود را ادیب و صاحب قلم و اثر میداند و در محافل خود را یک سرو گردن بالاتر از دیگران احساس میکند و با نشر چنین کتابهایی کسانی که ذوق وسلیقهای دارند، فکر میکنند که همین است ادب و ادبیات معاصر و به کلی این گونه آثار خوب و بد را کنار میگذارند...
واژه های کلیدی : شعر، ادبیات، کتاب، اراجیف، بازار نشر، ادیب، معنویات
سه شنبه 91 مهر 25
كلك مشكين تو :
لیست کل یادداشت های این وبلاگ