سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

طره آشفتگی را احتیاج شانه نیست

 

به سرش هوای حوا زد و رفت...!

سلام
در این پست می خواهم در موردحضرت حوا صحبت کنم.کسی  که در عین شهرت، به اندازه کافی شناخته  شده نیست. حوا، شخصیتی است که  در شعر بسیاری از شعرای متقدم و متاخرحضور داردوعلاوه بر این در کتب عرفانی هم  از او بسیار صحبت شده است:
"پس حوا را که ام البشر بود از پهلوی چپ وی[آدم] بر وجه ابداع و سبیل اختراع پدید آورد"
اسرار التوحید ص 3
" وارباب لطائف گویند که چون آدم اندر بهشت بخفت ، حوا از پهلوی چپ وی پدیدار آمد و همه بلای وی از حوا بود"
کشف المحجوب ص460
"و از روی حقیقت آدم صورت عقل کل است و حوا صورت نفس کل است و ازاین معنی طالب متنبه می گردد و به کیفیت ظهور حوا از جانب یسر آدم"
شرح گلشن راز ص 195
ترا زپشتی همت به کف شود ملکت
بلی ز پهلوی آدم پدید شد حوا
خاقانی
نام حوا در قرآن نیامده است و فقط در بعضی از آیات به همسر آدم اشاره شده ،مثلا در آیه یکم سوره نساء:
"پروردگار شما کسی است که آفرید شما را از یک تن و آفرید از آن جفت او را..."
و در سوره اعراف آیه 189:
"خداوند زوجی[حوا] را از جنس آدم و بشری مانند او آفرید تا آدم بدو آرام گیرد و از وحشت تنهایی برهد..."
پس لفظ حوا از کجا آمده است؟ شاید جالب باشد که بدانید لفظ حوا در تورات آمده و ازآنجا به ادبیات و شعر ما -شاید همراه  با اسرائیلیات- رسوخ کرده است:
" و آدم زن خود را حوا نام نهاد" تورات – سفر پیدایش – آیه 20
جالب این است که خلق حوا از دنده ی چپ آدم که به طور مفصل در کتب تفسیر ما آمده، ماخوذ از تورات است:
" وخداوند خوابی گران بر آدم مستولی کرد و یکی از دنده هایش را گرفت و گوشت در جایش پر کرد* و خداوند از آن دنده که از آدم گرفته بود زنی آفرید و وی را به نزد آدم آورد* و آدم گفت: همانا این است استخوانی از استخوانهایم و گوشتی ازگوشتم"        تورات - سفر پیدایش – باب 2- آیات 21 تا 23
شاید لفظ "نسا "در معنی زن در زبان عربی هم به این سبب باشد که از واژه ی " انسان" گرفته شده است.

پ ن1:
شاید اول این نوشتارباید به این نکته اشاره می کردم که :
تمام صحبت من در مورد واژه ی حوا بود و  اینکه این واژه از کجا به ادبیات و متون دینی و تفسیری ما وارد شده است
اما خوشحالم که دوستان به موارد دیگری  عنایت داشته اند  که می تواند سر آغاز بحث ها و پژوهشهای جدیدی باشد.
پ ن2:
دوست گرامی پریزاد برکه نور در جواب سوال بعضی از دوستان مطلبی را عنوان کرده اند که می تواند بسیار روشنگر باشد
 ...پیشنهاد می کنم شما به پرسش ها پاسخ ندهید
اجازه بدهید کاربران جوان و فرهیخته شما خود به دنبال پاسخ سوالاتی که با تلنگر شما ایجاد شده بروند     و حالا سخنی کوتاه با دختران خوبم یکتا و الهام :
برداشت شما از این مطلب تحلیلی متعجب ام کرد شما از کجا به این نتیجه فمینیستی رسیدید که...؟  فقط چون نام حوا در قرآن نیامده؟ قرآن نگفته های بسیار دارد که هیچکدام دال بر عدم آنها و یا بی مقداری شان نیست اما در آیات گوناگون و روایات اهل بیت تاویل و تفسیر می شوند.در قرآن سوره ای داریم به نام مریم زن پارسا و برگزیده ای که با نفس قدسی خدا پیامبر بزرگی را در دامان اش پرورش داد .هیچوقت به این ارزش و اعتباری که با این سوره برای بانوان متصور می شود فکر کرده اید؟
عزیزان ام به شما توصیه می کنم در همین زمینه پژوهشی داشته باشید وخدا را شکر هردو دانشجو هستید و اهل مطالعه و تحقیق و اینتر نت هم که راه ها را هموار کرده است
حتا می توانید برای تکمیل و ادامه مطلب استاد وردیانی نتیجه تحقیق تان را برای مطالعه ما و دیگر مشتاقان در اختیار همه قرار دهید...
 دوست عزیز دیگرم جناب آقای شیر علی هم بسیار زلال و روان بر پست حقیر تکمله ای زده اند:
...ولی اونچه من فکر میکنم از این تعبیر اینه که زن از وجود مرد هست یعنی هردو از یک پیکر واحدن و بدون هم کمالی برشون نیست . و جزئی که داره مسیر کمال رو طی میکنه تو جزیی بودنش برتری بر همجنس و همسطح خودش نداره . که بخش عشق وجود در زن متجلی میشه که بسیار میتونه تجلی زیباتری باشه تا تجلی عقل خالی از عشق . این دو عضو مثل دو بال می مونه و و و . . .
صمیمانه از هر دوی این بزرگواران تشکر می کنم

پ ن 3:استاد بزرگ جناب آقای واحدی هم در این مورد پستی مرقوم فرموده اند که علاقه مندان می توانند برای آگاهی بیشتر  به آن مراجعه نمایند لینک پست

http://labgazeh.parsiblog.com/-224588.htm


واژه های کلیدی : انسان، خاقانی، اسرار التوحید، تورات، سفر پیدایش، حوا آدم، کشف المحجوب، شرح گلشن راز

سه شنبه 88 آبان 26

كلك مشكين تو : ‍



ایراد قافیه در شعر فردوسی

سلام

می خواهم در مورد اشکال "اقوا" در بعضی از ابیات شاهنامه فردوسی برایتان بنویسم."اقوا"یعنی اینکه حذو یا حرکت حرف پیش ازقید در در قافیه یکسان نباشد مانند "نِوِشت" با " دُرُشت" برای مثال این بیت از شاهنامه:

چو او رسمهای پدر درنوشت
ابا موبدان و ردان شد درشت

نمونه های دیگر از این ناسازی قافیه را می توانیم در این بیتها ببینیم:

چو بشنید گشتاسب غمگین برفت
ره ساربانان قیصر گرفت
***

هزینه چنان کن که بایدت کرد
نباید فشاند ونیاید فشرد
***

هرآن کس که دل تیره دارد ز رشک
مر آن درد را دیو باشد پزشک

نکته مهم در این است که استاد سخن فردوسی در کاربرد قافیه بسیار باریک بین ودقیق است و غیر ممکن است به این موضوع اهمیت نداده باشد.به راستی این اشکال را چگونه می توان توجیه کرد؟

جواب این است که این شکل قافیه در شاهنامه ودیگر سروده های کهن عیب محسوب نمی شده است و شاعران آن دوره قافیه هایی از این دست را درست و روا می دانسته اند.برای نمونه خاقانی در یک رباعی چنین قافیه ها را آورده است:

آن ماه دو هفته کرد عمدا هر هفْت
آمد برخاقانی وعذرش پذرُفت
ناچار که خورشید سوی ذره شود
ذره سوی خورشید کجا داند رَفت؟

حکیم ابوالقاسم فردوسی


واژه های کلیدی : شعر، شاهنامه، فردوسی، قافیه، خاقانی، اقوا

چهارشنبه 88 خرداد 13

كلك مشكين تو : ‍



   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کتاب «کمین آخر»
خرده روایتی از دیدار با نجف دریابندری
[عناوین آرشیوشده]
  •  RSS 
  •  Atom 

  • خانه


  • پست الکترونیک

  • پارسی بلاگ



  • کل بازدید: 1050995
    بازدید امروز : 456
    بازدید دیروز : 282



    وردیانی

    طرّه ی آشفتگی

    پیوندهای روزانه
    شورای گسترش زبان فارسی [87]
    فهرست موسیقی ایران [57]
    کتابخانه مجازی ایران [86]
    کتابناک [23]
    گفتگوی هارمونیک [41]
    لغت نامه دهخدا [87]
    گنجور [48]
    پایگاه سبطین [126]
    جستار [53]
    صادق هدایت [197]
    شعر سپید معاصر [231]
    کانون ادبیات ایران [112]
    کتاب شعر [160]
    شعر نو [207]
    شاملو [111]
    [آرشیو(30)]

    مطالب بایگانی شده
    دی 1387
    بهمن 1387
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    تیر 91
    خرداد 91
    مرداد 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    فروردین 92
    اردیبهشت 92
    خرداد 92
    مهر 92
    آبان 92
    بهمن 92
    خرداد 93
    اردیبهشت 93
    مرداد 93
    پاییز 93
    تابستان 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94

    اشتراک در خبر نامه

     


    پیوند دوستان
    ل ن گ هـــ ک ف ش !
    شکوفه های زندگی
    وبلاگ دیگرم(شور شعر)
    لبگزه
    ترنم - بوی جوی مولیان
    سرّ سودا
    خورشید خانوم
    برگباد
    لبخند نیشخند زهرخند
    برگ بی برگی
    این انبوه سیب خورها...
    دیدار تو رویا نیست
    کی اف
    کلاغ راست مغز
    ققنوس
    شروعی دوباره
    نشانی
    کلبه ی دوستی
    شعر چهار پاره
    جالبه






    وضعیت من در یاهو
    یــــاهـو
    آمار