سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

طره آشفتگی را احتیاج شانه نیست

 

کفش نیم متری!

سلام

چقدر در مورد سنت و مدرنیته صحبت شده و کتابها و مقاله ها به چاپ رسیده و آرا و نظرات گوناگون ابراز شده تا همگان بتوانند تفاوتهای این دو مقوله را دریابند  ودر بعضی تعاریف کمی داغتر، کار به جاهای باریک کشیده اما من می خواهم نظر خودم را به صورت ساده و مختصر در این مورد بیان کنم سنت و مدرینیته چیزی نیست الا حرکت سینوسی یک پدیده که دائم در حال تکرار است ! روز اول که چرخ وارد زندگی انسان شد و پیشینیان با ساختن گاری و درشکه قدمی مدرن در حمل ونقل برداشتند کار جدید و نویی را صورت بخشیدند اما الان برای کهنه نشان دادن چیزی می گویند:این که مال عهد درشکه است!در زمان ساخته شدن گرامافون مردم با دیدن طرزکارآن دچار شگفتی شدند و از این پدیده به عنوان امری خارق العاده یاد می کردند اما الان در کوره دهات خودمان هم چوپان ها با mp3 player به دنبال گوسفندان می دوند و... خلاصه هرپدیده ای در طول حیات خویش از مدرن ونو  بودن به سمت سنتی شدن پیش می رود و این دور تا آخر ادامه دارد سنت چیزی است که در پشت سر ما قرار دارد حتی اگر پیش چشم ما باشد و مدرن چیزی است که تازه پدید آمده حتی اگر صورتی از آن در قبل وجود داشته باشد.برای عینی تر شدن مساله مثالی می زنم کسانی که الان در دهه چهارم وپنجم زندگیشان هستند خوب به خاطر دارند که زمانی شلوارهای پاچه گشاد به شدت مد شده بود و پوشیدن آن نشانه به اصطلاح کلاس و... بود و هنرپیشه معروف جشمید هاشم پور که در آن زمان به جمشید آریا معروف بود والبته با قیافه ای متفاوت ونقشی بسیار متفاوت تراینگونه می پوشید تا دوران آن گذشت و با آمدن شلوارهای لوله تفنگی پرونده آن پیچیده شد و دوباره در دوران اخیر این کهنه ی مدرن دوباره سرو کله اش پیدا شده ویا کفشهای پوزه دار که من نمی دانم در قسمت جلوی آن چه قسمتی از انگشتان پا قرار است قرار بگیرد و مربوط به دوران میرزا نوروز است اما اکنون آدمیزاد در فروشگاهها کفش برای پوشیدن پیدا نمی کند وقتی هم که می پرسی آقا کفش کوتاه تر از نیم متر ندارین! در جواب می گویند :ای بابا اون کفشا دیگه دمده شده ! وباز روزی خواهد آمد که دوباره دلقکها همین کفشهای نیم متری را برای خنداندن مردم بپوشند!!

 

?


واژه های کلیدی : سنت و مدرنیته، حرکت سینوسی، کفشهای پوزه دار، دلقکها

سه شنبه 87 بهمن 22

كلك مشكين تو : ‍




لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کتاب «کمین آخر»
خرده روایتی از دیدار با نجف دریابندری
[عناوین آرشیوشده]
  •  RSS 
  •  Atom 

  • خانه


  • پست الکترونیک

  • پارسی بلاگ



  • کل بازدید: 1050473
    بازدید امروز : 216
    بازدید دیروز : 110



    وردیانی

    طرّه ی آشفتگی

    پیوندهای روزانه
    شورای گسترش زبان فارسی [87]
    فهرست موسیقی ایران [57]
    کتابخانه مجازی ایران [86]
    کتابناک [23]
    گفتگوی هارمونیک [41]
    لغت نامه دهخدا [87]
    گنجور [48]
    پایگاه سبطین [126]
    جستار [53]
    صادق هدایت [197]
    شعر سپید معاصر [231]
    کانون ادبیات ایران [112]
    کتاب شعر [160]
    شعر نو [207]
    شاملو [111]
    [آرشیو(30)]

    مطالب بایگانی شده
    دی 1387
    بهمن 1387
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    تیر 91
    خرداد 91
    مرداد 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    فروردین 92
    اردیبهشت 92
    خرداد 92
    مهر 92
    آبان 92
    بهمن 92
    خرداد 93
    اردیبهشت 93
    مرداد 93
    پاییز 93
    تابستان 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94

    اشتراک در خبر نامه

     


    پیوند دوستان
    ل ن گ هـــ ک ف ش !
    شکوفه های زندگی
    وبلاگ دیگرم(شور شعر)
    لبگزه
    ترنم - بوی جوی مولیان
    سرّ سودا
    خورشید خانوم
    برگباد
    لبخند نیشخند زهرخند
    برگ بی برگی
    این انبوه سیب خورها...
    دیدار تو رویا نیست
    کی اف
    کلاغ راست مغز
    ققنوس
    شروعی دوباره
    نشانی
    کلبه ی دوستی
    شعر چهار پاره
    جالبه






    وضعیت من در یاهو
    یــــاهـو
    آمار