سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

طره آشفتگی را احتیاج شانه نیست

 

عشق چیست...


عشق کوله باری است سنگین که باید آن را تااوج  با خودت حمل کنی!
عرق بریزی و نفس زنان این بار را به دوش بکشی و مواظب باشی که ازارتفاع زندگی به پایین پرت نشوی!
و هی طعنه و تمسخردیگران را بشنوی که:
بابا بی خیال! داری می‌ری بالا برای چی بار اضافی با خودت برداشتی!
و وقتی تو بی توجه‌ به آنها وباشوق عزم صعود داری، عاقلانه نگاهی به هم بیندازند که:
عقل تو کله اش نیست!
خوب نباید هم باشد جایی‌که عشق خانه سازد عقل کرانه پردازد!
خاصیت عشق است که تو نباشی ولی عقل می گوید فقط‌تو باید باشی!
عاقلان غیر عاشق، فقط‌بار را می بینند اما به این فکر نمی کنند که عاشق هر کجا که در این سربالایی گیربکندکافیست که کوله عشق را  باز نماید  وانرژی ای به مراتب بیشتر از آنچه را برای صعود‌لازم است، دریافت کند.
گفتنی است که فقط عاشقان‌از کوه زندگی بالا می روند تا بتوانند به چشم انداز قشنگتری برسند !
اما گاهی در این صعود،عاشقی به انرژی نیاز پیدا می کند و کوله اش را باز می کند و ناگهان می بیند که‌چیزی را که تا این ارتفاع با خود آورده هیچ نیست به غیر ازپوشالی سنگین و حجیم ...
بیچاره عاشق ! باید‌دوباره از کوه پایین بیاید، چرا که کوهنوردان دیگر هر کدام با خود کوله باری دارندو عاشق باید عشق را در بین مردمی که منتظرند که عاشق شوند و یا معشوق،بیاید و این‌بار با اطمینان از سلامت بار و محتوی دوباره صعود را آغاز کند و شاید...
راستی تا به حال چند بار‌در این مسیر دشوار، بیهوده  باری سنگین به‌دوش کشیده ایم...؟!!

کوه صعب العبور

واژه های کلیدی : عشق، معشوق، عاشق، کوله بار، پوشالی، عاقل، کوه، صعود، مسیر دشوار

سه شنبه 88 اسفند 18

كلك مشكين تو : ‍



آیا عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست!!!!؟؟؟؟

سلام

عشق از حرکت به سوی مطلوب شروع می شود وتا رسیدن به مطلوب ادامه پیدا می کند.بعد از رسیدن به مطلوب  دگردیسی محبت به عشق آغاز می شود و اینجاست که باید مرحله به مرحله از دوست داشتن عبور کرد و به دروازه های عاشقی نزدیک شد!

د کتر علی شریعتی دوست داشتن را از عشق برتر می بیند شاید به این دلیل که عشق خاص یک نفر است اما می شود همه را دوست داشت و در دیدگاه دکتر این عمومیت، دوست داشتن را در جایگاهی برتر از عشق می نشاند، اما من فکر می کنم که همه چیز را می توان دوست داشت اما نمی توان عاشق همه چیز بود!

 البته باید از این دیدگاه عارفانه گذشت که« عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست»!

عشق خیلی انحصارطلب است و همین انحصار و همه چیز را برای معشوق خواستن، از عاشق موجودی می سازد که حاضر به همه نوع فدا کاری برای معشوق می شود وحاضر است نباشد تا او باشد! بمیرد تا معشوق زنده بماند!

تمام معایب معشوق را عین زیبایی می بیند چرا که معشوق در عشق مستهلک شده و عشق چیزی به غیر از زیبایی نیست!

اگر بر دیده مجنون نشینی     به غیر خوبی لیلی نبینی

در عشق، وجود عاشق در معشوق و وجود معشوق در عاشق مستهلک می شوددر این بین دویی و دوگانگی وجود ندارد،همه عاشق است و همه معشوق است و همه عشق و در اینجاست که وحدت عشق و عاشق و معشوق شکل می گیرد!

اما به راستی چرا در روزگار ما عشق وجود ندارد اگر هم دارد از قلت در حکم کالمعدوم است!؟

هرچیزی که کاربردی شود از زیبایی می افتد، اگر با خنجر جواهر نشانی که در موزه نگهداری می شود، پیاز پوست بکنیم دیگر زیبایی آن را نخواهیم دید، چرا که کار برد آن برای ما در اولویت اول قرار می گیرد.عشق از مقوله زیبایی است و متاسفانه این زیبایی در روزگار ما کاربردی شده است. ممکن است دو نفر با عشق شروع کنند اما همین که جامعه برای قوام خودش، بر هر یک از عاشق و معشوق وظایفی بار کرد ،عاشقی کردن به نوعی تکلیف تبدیل می شود وانجام تکلیف کجا و عشق!؟

آیا به قول دکتر علی شریعتی واقعا عشق چیزی است مثل سرخک که بچه های گنده می گیرند تا نسل بشر ادامه پیدا کند؟!!!

 


واژه های کلیدی : عشق، معشوق، عاشق، علی شریعتی، زیبایی، وحدت، سرخک، بشر

شنبه 88 مرداد 10

كلك مشكين تو : ‍



<      1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کتاب «کمین آخر»
خرده روایتی از دیدار با نجف دریابندری
[عناوین آرشیوشده]
  •  RSS 
  •  Atom 

  • خانه


  • پست الکترونیک

  • پارسی بلاگ



  • کل بازدید: 1025589
    بازدید امروز : 25
    بازدید دیروز : 360



    وردیانی

    طرّه ی آشفتگی

    پیوندهای روزانه
    شورای گسترش زبان فارسی [87]
    فهرست موسیقی ایران [57]
    کتابخانه مجازی ایران [86]
    کتابناک [23]
    گفتگوی هارمونیک [41]
    لغت نامه دهخدا [85]
    گنجور [45]
    پایگاه سبطین [125]
    جستار [53]
    صادق هدایت [196]
    شعر سپید معاصر [225]
    کانون ادبیات ایران [109]
    کتاب شعر [160]
    شعر نو [206]
    شاملو [109]
    [آرشیو(30)]

    مطالب بایگانی شده
    دی 1387
    بهمن 1387
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    تیر 91
    خرداد 91
    مرداد 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    فروردین 92
    اردیبهشت 92
    خرداد 92
    مهر 92
    آبان 92
    بهمن 92
    خرداد 93
    اردیبهشت 93
    مرداد 93
    پاییز 93
    تابستان 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94

    اشتراک در خبر نامه

     


    پیوند دوستان
    شکوفه های زندگی
    ل ن گ هـــ ک ف ش !
    وبلاگ دیگرم(شور شعر)
    لبگزه
    ترنم - بوی جوی مولیان
    سرّ سودا
    خورشید خانوم
    برگباد
    لبخند نیشخند زهرخند
    برگ بی برگی
    این انبوه سیب خورها...
    دیدار تو رویا نیست
    کی اف
    کلاغ راست مغز
    ققنوس
    شروعی دوباره
    نشانی
    کلبه ی دوستی
    شعر چهار پاره
    جالبه






    وضعیت من در یاهو
    یــــاهـو
    آمار