• وبلاگ : طرّه ي آشفتگي
  • يادداشت : مردي به روي پنجره ي خيس مي نوشت...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 38 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    باران روحم را تازه مي كند و شعر شما آن را جلا داد.ممنون
    پاسخ

    لطف داريد
    سلام جناب وردياني ... مثل هميشه زيبا
    مخصوصا اين بيتش خيلي به دلم نشست :

    باران که مي زند، همه رنگي شنيدني است
    انگار رنگ ها همه آهنگ مي شود


    پاسخ

    ممنونم لطف داريد
    + پريزاد بركه نور 
    سلام استاد
    پيشنهاد مي كنم شما هميشه ايام مرتكب غزل بمانيد
    غزل هاي شما آنقدر شور انگيز وافسون كننده است كه من
    هميشه تا رسيدن به آرامشي نسبي لحظاتي را گيج مي زنم
    چه استادانه بال گشودن چترهاي رنگين را زير باران به تصوير كشيده ايد
    و بلافاصله در بيت بعد اركستر سمفونيكي از ريتم باران بر بامهاي رنگين چترها به راه انداخته ايد
    انصافن دست مريزاد
    پاسخ

    سلام-واقعا شعر حقير قابل اينهمه محبت شما نيست هرچه هست درون صاف و متعالي خودتان است كه در اين غزل مي بينيد سربلند باشيد

    سلام استاد عزيز

    ممنونم

    بسيار مخلصيم

    پاسخ

    شرمنده نفرماييد بزرگواريد

    سلام

    جالب بود

    شعر از كي بود؟

    بوي سيب

    پاسخ

    وعليكم - هديه باران است دوست من ، شعر متعلق به كسي نيست و به همه مخاطبانش تعلق دارد

    ناقابله . ببخشيد اگه كمه پدر خوبم

    پاسخ

    تو خودت گلي دختر خوبم ممنون از اين همه ابراز محبتت
    سلام به مهربانترين پدر دنيـــــــــــــــا
    پاسخ

    سلام عزيزم
     <      1   2   3