ببخشيداز اشكال تايپي بيت ..
سال ها اين كودك احساس من
زير باران هاي اشك من نشست
من تو را آسان نياوردم به دست...
سلام جناب وردياني عزيز.
غزل بارانيتونو خوندم و لذت بردم.
از دعوتتون ممنونم كه در اين ميهماني از شراب غزل مست شديم.
باسلام
به روزم با يک شعرجديدومنتظر[گل]
مردي به روي پنجره ي خيس مي نوشت: باران که مي زند، دل من تنگ مي شود
سلام ممنونم بسيارزيبا وخوندني بوددست مريزاد
به روزم ومنتظرحتماً
سلام استاد.
اميدوارم ايام به كامتون باشه امروز اومدو آپ كردم جاي خالي شما و استاد عزيزتر از جانم آقاي واحدي رو خيلي خالي ديدم دلم واسه دستان و نوشته هاي الهي تون تنگ شده باور كنيد هر مطلبتون رو ده بار خوندم بازهم دلم ميخواد بخونم
دستان پرمهرتان را از سر صداقت و دوستي مي فشارم و بر ديده ميگذارم باشد تا شاگرد خوبي براي استادان مهربانم باشم
درود
ساده و دلنشين بود
ممنونم ... من هم به روزم
سلام سلام
صبح روز پنجشنبه تون بخير و خوشي انشالله .
هرچند اين چند روز باراني يه كم با حال و هواي مريضي من همراه شد و باعث شد همچين حس و حالي بيدار نشه ولي غزل زيباي شما اون حس رو منتقل كرد . لذت بخش بود .
بيت اول رو بيشتر دوست داشتم .
باران كه مي زند
دل من
بي قرار دلتنگيها...
سلام
از بس حصار غربت من تنگ مي شود
دايم ميان عقل و دلم جنگ مي شود
از بس
ســــــــــلام
مثل هميشه، دلنشين همراه با تصاوير رويائي . .
پايــــــــــــدار باشيد
سلام استاد
ببخشيد اگر استاد خطابطون كردم (احساس ميكنم از اين كه شاگرد ضعيفي مثل من داشته باشيد ناراحت ميشويد) آخر نظرات شما رو در وبلاگ استاد و رهبر بي چون و چراي قلبم جناب آقاي واحدي (لبگزه) كه ميخوندم ديدم شما ايشون رو استاد خطاب كرديد اول فكر كردم باهم همكلاسي هستيم اما وقتي به وبلاگ شما سر زدم و البته ببخشيد كه بدون اجازه و رخصت و در نزده وارد شدم ديدم چه اشتباه بزرگي ميكردم از اين كه تا به حال آقا سيد محمد رضا واحدي رو استاد خطاب ميكردم؛چون ايشون شاگردهاي خوبي مثل شما دارند و ما در مقابل شما (آن ذره كه در حساب نايد مائيم) ...... با اجازه تون من شما رو لينك ميكنم و از اين به بعد استاد خطابتون ميكنم. راستي استاد يه غرفه بهشت ناقابل داريم كه اون هم از افاضات جناب واحدي است اگر وقت داشتيد و قابل دونستيد زير پاهاي مهربونتون رو هم نگاه كنيد. راه روهاي غرفه بهشت را با مژه هايم جارو کشيده و با تکه هاي قلب شکسته ام فرش کرده ام. اي کودکان خيال من ساکت ميهمان در راه است.