• وبلاگ : طرّه ي آشفتگي
  • يادداشت : نام اين نوشته را نقد نمي گذارم ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 17 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + كلاغ راست مغز 

    سلام قاسم عزيز

    نخوانده ام اين كتاب را و نمي توانم قضاوت كنم

    ولي با يك چيز موافق هستم

    فضاي فكري هر فرد با ادراكات ساخته ميشود

    و هر چه فضا ها بيشتر مباني قضاوتي و دوست داشتن ها متفاوت

    يك ناظر بازي فوتبال كه سرگرمي هميشگيش فوتبال است

    بعد از يك مدتي مي تواند حتي جنبه هاي داوري را نقد كند

    تفاوت آماتوريسم با حرفه اي بودن در همين است

    اگر با ادبيات خوب سرو كار داشته باشيم ديگر هر چيزي را نمي توانيم به صرف معروف شدن يا همگاني شدن دوست بداريم

    زيرا نقد بيرحمانه نيز ياد گرفته ايم

    آنچه كه در هنر و ادبيات يك مزيت است

    براي خودم چندي پيش اين وضعيت رخ داد

    رمان خارجي استخوانهاي دوست داشتني كه بسيار اسم و رسم دارد و چندين بار تجديد چاپ

    با آن ارتباط برقرار نكردم از نيمه به كناري گذاشتم

    اينقدر مي دانم كه چه زماني چيزي را رها كنم بي حس كنجكاوي

    ديگر اسامي نيست پروپاگاند نيست كه فقط ذهنم را درگير كند

    غريزه ام قدرتمند عمل مي كند و مي دانم كه و چه خوب است

    چه خوب كه اين تجربه را نوشتي

    نوشتن خوب است

    نوشتن خوب است

    -------

    پست جديد آمد

    پاسخ

    سلام دوست من از اينكه در اين حس با هم مشتركيم خوشحالم كاملا درست است محك خوب يا بد بودن به هيچ عنوان اقبال جمعي نمي تواند باشد و نقادي بدون توجه به احساس جمعي هميشه كاري صعب و دشوار بوده است چيزي را رد مي كني كه جمع آن را پذيرفته و چه بسا كه جمع نيز منتقد را رد كند ولي باك نيست اگر خودكاملت باشي بهتر از آن است كه جزيي ناقص از جمعي موج سوار باشي براي خواندن پست جديدت با اقتخار خواهم آمد در پناه حق