• وبلاگ : طرّه ي آشفتگي
  • يادداشت : غزل پست مدرن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    ممنون از نمونه شعري كه نوشتيد .. من كه خيلي خوشم نيومد !

    چند تا از مقالات را خدمتتان مي فرستم

    متاسفانه تايپ شده يكي را ندارم

    همان مقاله -تبارشناسي غزل پست مدرن-

    كه به ريشه هاي آن از مولوي و حافظ تا امروز مي پردازد

    آن را به صورت اسكن شده و عكس مي فرستم

    بقيه مقالات خوشبختانه به لطف دوستان تايژ شده اند

    اگر مقالات را خوانديد

    و به ادامه بحث تمايل داشتيد

    مقالات ديگري از دوستان ديگر را هم ارسال مي كنم

    ممنونم از لطفتان

    مقاله بدي نبود

    اما فكر مي كنم بعضي حرف ها ريشه در تصورات اشتباه شما از غزل پست مدرن دارد

    اگر خواستيد تعدادي از مقالاتم را خدمتتان ارسال مي كنم

    + مهرداد نصرتي 

    سلام

    مطلب جالبي بود خصوصا اشاره ات به هوس بازي محفلي متشاعران و استاد سيد مهدي موسوي....موفق باشي

    كهنه زبان

    اقتدا

    سلام.

    واقعا گل گفتيد من از بس به عنوان كهنه زبانن تو سري خوردم كه حالم از هر جي زبان نو هست به هم ميخوره. جالبه كه هر كسي هم خودشو استاد مطلق ميدونه و دوست داره همه به اشعار اون اقدا كنند.

    جانا سخن از زبان ما گفتي تو.

    سلام جناب وردياني عزيز

    در مورد غزل پست مدرنيته چيزي نشنيده بودم ... كلا هميشه پست مدرن يك واژه ي غريب براي من بوده و با اين نام هم نتونستم هيچ وقت كنار بيام و نمي دونستم در غزل هم وارد شده !‏

    ممنون از شما

    درود بر شما

    اگر خاطرتان باشد من هم متني به همين مضمون در وبلگ نشته بودم و درآخر هم باطرح سوالي همانند پرسش شما نظرات خوانندگان را خواسته بودم

    ولي در پاسخ به اين نوشته ي شما من عقيده ام بر اين است كه براي سرايش شعر و گفتن حرف دل زياد نبايد در قيد و بند اين نحلع عا و سبك هاي ادبي بود بلكه بايد نوشت انچه را كه دل مي گويد.

    اما

    با "پاراگراف" به روزم ومنتظر حضور سبز شما و نظر ارزشمندتان .