• وبلاگ : طرّه ي آشفتگي
  • يادداشت : افسانه جومونگ
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + دكترروشن فومني 

    سلام

    جناب طره نازنين

    قبل ازهرچيزبابت تاخيرخودپوزش بطلبم

    نبودم--دوروزي ميشه ازسفرماموريتي برگشتم

    فرداهم بازبايدبرگردم

    گفتم حالي ازشما بپرسم-دوست نازنين من

    ميبينم كه درباره سريال تلويزيوني نوشتيدوتحيلي بجا ومنطقي

    طره جان خوش بحالتان كه هنوز فرصت تماشاي سريال داريد

    من خداميدونه چهارپنج سالي ميشه تلويزيون نگاه نكردم

    فقط يادم هست چندسال پيش ازتهران ميرفتم مشهدباقطار

    كوپه بغل دستي چندتا جوان نشسته بودند...تاخودمشهدتازمانيكه بيداربودند

    باهم دم گرفته و ميخوندن سلام سلام خان دايي جان

    تذكرمامورورييس قطاروكوپه خودمان كه بيماري درتب و تاب ميسوخت

    افاقه نكردهمچنان صدابلندازكوپه بغل دستي شنيده ميشد

    وقتي پرس وجو كردم فرمودند ساعت خوشمهران مديري وخشايار

    روي شان تاثيرگذاشته.....زمان اوشين تلويزيون نگاه ميكردم

    البته انموقع مدرسه ميرفتم خيلي وقت داشتم

    غالبا دركشورماهرسيال تلويزيوني خيلي زوداثرگذاري خودش را نشون ميده

    البته ابعادمنفي اش...............ازشما سپاسگذارم كه رموردموضوعي ان لاين...پرداختيد........يوزارسيف البته فكرميكنم بيشترازجمونگ

    طرفدارداشته باشه

    خدانگهدارتان