درود
پاسخي پيرو نظر محترم شما در باره نامجو ...
ابتدا عرض كنم كه سپاسگذارم بابت اينكه نوشته را مطالعه كرديد و نظر گذاشتيد.
اما،
دوست عزيز بحث ما در باره ي نحله اي فرهنگي است و آوردن مثال كفش به نظر من چندان جالب و در خور مطلب نيست.شما مي توانستيد مثالي در قلمرو موسيقي بزنيد تا هم ارج و بزرگي موسيقي حفظ مي شد هم ...
بگذريم ،
اما به نظر شما در جا زدن هنري همچون موسيقي ايراني بهتر است يا شناختن آن و به قولي ديگر تلاش در پي اشاعه ي آن در دنيا؟
موسيقي ايران با تمام فر و بزرگي آن بسيار مهجور و تنها مانده است و محدوده ي شناخت آن از لحاظ جغرافييايي به ايران خودمان ختم مي شود.
اما بد نيست نظري هم به اطراف بيفكنيم.
موسيقي هندوستان با سرعت شگرفي درحال زير پا گذاشتن پله هاي ترقي و پيشرفت است .
حال آن موسيقي را به لحاظ غناي موسيقايي مقايسه كنيد با موسيقي ايران.
مسلمن موسيقي ما در درجات بالاتري قرار دارد هنگامي كه -ياني-از بزرگان موسيقي غرب خود عنوان مي كند كه موسيقي كلاسيك غرب با آن همه بزرگي تنها چند گام از 49 گام دستگاه ماهور موسيقي ايران هم نمي شود پس مي بينيم كه موسيقي مان داراي عظمت است اما آيا بايد با همان چند دستگاه و جند مايه همين طور درجابزنيم يا ؟
بحث در باره ياين موضوع نياز به زمان فراوان دارد
اما بياييم و كمي هم از قالب سنتي مان به در آمده و تا حدودي هم نو گرا باشيم.
برقرار باشيد