سلامي سرشار از مهر و محبت نثار لحظه هايتان.
شعر هم گوشه اي از عشقبازيسيت كه گاه معشوقه هايي كه فوت و فن عاشقي را بيشتر به امانت گرفته اند ، فراتر از ديگر معشوقه ها پرده از راز عشق بر مي گيرند. هر چه هست از همان عاشق و معشوق ازلي و ابديست. هر چند نهوز برملا نشده آيا گام اول برداشته شده يا يا چند بار راه را دور زده ايم؟
آنچه دل را به گرمي اميد دعوت مي كند چشمهاي باز و دلهاي بيدار است كه در جهاني از بيخبري و حيراني سر در گريبان عشق فرو برده و با كورسويي از چراغ گذشتگان و پنهانيهاي ناگشوده ي درونشان اعجاز عشق را از انديشه بر دل و از دل بر لب و از لب بر زمان جاري مي كنند. خرسندم كه عشق بيدار است.
زياده گوييم را ببخشاييد، كه فرصتي بود غنيمت براي عرض بنده گي.
يا حق