در مورد اين داستان لطيف با شما کاملا موافقم . اين عشق به دختر ترسا در ظاهر ، باطنا شعله ور شدن حقيقتي از درون هست که تا اون لحظه به اين شکل شعله ور نبوده . چيزي که ظاهر پرستي و سجده هاي بي حرارت و بي روح هيچ جايگاهي توش نداره . جايي که بايد قرباني کرد اسماعيل هاي بي شمار رو و بت هاي ساختگي رو . اينجا داستان سر بريدن اسماعيل هايي هست که تازه بعد از اين همه بستر سازي رهايي از بندشون تنها با سپردن خود به محبوب امکان پذيره و بس . . .
کلي زياد تشکر فراوان .