"عشق بايد بيايد وناخالصي وجود آدمي را کشف و بزدايد"
همين.
مستي به سر سنگيني و ديوانگي نيست
ميخانه بايد انتخابت کرده باشد
سلام اديب مهربون...
اي كاش كمي هم به فكر ابراهيم وجودي بوديم...
خيلي جالب بود
مستدام و پيروز
سلام
انتخاب بسيار خوبي بود.
کاش بت هاي خودمان را پيدا کنيم و رها باشيم!
در مورد اين داستان لطيف با شما کاملا موافقم . اين عشق به دختر ترسا در ظاهر ، باطنا شعله ور شدن حقيقتي از درون هست که تا اون لحظه به اين شکل شعله ور نبوده . چيزي که ظاهر پرستي و سجده هاي بي حرارت و بي روح هيچ جايگاهي توش نداره . جايي که بايد قرباني کرد اسماعيل هاي بي شمار رو و بت هاي ساختگي رو . اينجا داستان سر بريدن اسماعيل هايي هست که تازه بعد از اين همه بستر سازي رهايي از بندشون تنها با سپردن خود به محبوب امکان پذيره و بس . . .
کلي زياد تشکر فراوان .
سلام بر استاد عزيز و بزرگوار و گرامي
حالتون خوبه ؟ من همون در حد شاگرد جام عاليه . شما امر بفرماييد مطمئنا خدمت ميرسم . خيال شما تخت .
بعدم اينجا ماشاالله انقدر ازين شکلکا داره آدم نميدونه کدومو انتخاب کنه دست و پاشو گم ميکنه . اللحساب اين را بر ميگزينيم .
به ياد ميوه ممنوعه افتادم و آهنگ تيتراژ پاياني با صداي خواجه اميري
"هر چي محال مي شد با عشق داره ميشه "