سلام برادر بزرگوارم

با احترام زيادي كه براي مقام معلم قائلم اما بايد بگم اين كم سوادي رو مي شه از سطوح پائين تر تا سطوح عالي ديد. سال ها بچه ها توي مدرسه زبان مي خونن اما باز هم نمي تونن 4 كلمه صحبت كنن. سال ها عربي مي خونن اما به جاي اينكه باعث بشه با قرآن مانوس بشن، برعكس فاصله بيشتر و بيشتر و بيشتر مي شه.

سيستم آموزشي ما يه سيستم تقليدي و ضعيفه و از اين سيستم ضعيف نمي شه انتظار داشت كه دبيران و اساتيد كارآمد انتخاب كنه.

ما هم توي رشته خودمون و بحث هاي فرهنگي از اين اتفاق ها تا دلتون بخواد مي بينيم... متاسفانه!

سلام

خوش به حال ما كه استاد در روز اول ما رو كاملا توجيه كرد!

چه جوريش قشنگه:

دانشكده ما در گرايشي كه ما درس ميخونديم فقط خانم ميگرفت و در اولين جلسه ي يگي از واحدهاي تخصصي گرايش خودمون كه همه هم خانم بوديم استاد كه مردي حدودا 40 ساله بود اينجوري از مزاياي رشته و به خصوص گرايش ما گفت : بالاخره همه شما ازدواج ميكنيد و مادران فردا هستيد يه مادر تحصيل كرده خيلي بهتر از يك مادر تحصيل كرده خيلي بهتر از يك مادر بدون تحصيلات دانشگاهي است!!!! ما هم نفهميديم اين چه تعريفي از رشته و گرايشمونه !

البته من كه بيشتر از 2 سال نتونستم اون گرايش رو تحمل كنم و تغيير گرايش دادم ( عمران-كارتوگرافي ميخوندم بعدا از اون گرايشم رو به عمران-نقشه برداري تغيير دادم).

بگذريم ...

حالا اگه ما اين سوال رو از شما بپرسيم شما چي ميگين؟

سلام جناب وردياني

همه ي اونايي كه مدرس ادبياتند آگاه و مطلع بر ارزش هاي ادبيات نيستند گاهي رداي وعظ پوشيده اندو درون خالي ...ياد حكايت دانشمند از بوستان سعدي افتادم...هركسي لياقت درك ادبياتو نداره بايد عاشق باشي تا از اسرار آگاه بشي...

راستش ادبيات رسالت بزرگي بر دوش داره و كسي كه با ادبيات اخت بشه و روحشو با اون آميخته كنه محاله سبكي روحشو وتاثير ادبيات را در لحظه لحظه ي زندگيش نبينه

ادبيات بزرگ ترين رسالت انسان را بر دوش داره كاش ميشد ادبياتو ارزششو به درستي فهميد البته كسي كه درادبيات گام بر مي داره خودش ميدونه ادبيات براي پاس كردن نيست درس زندگيه ادبيات به ما قدرت انديشيدن ميده به خصوص در رياضي!

واژگان ادبيات ذهن را بارور و فعال ميكنه سواد واقعي با ادبيات بالا ميره چون ارزش واژگاني از طريق ادبيات به ذهن وارد ميشه و وسعت واژگاني از همين دريچه معنا مي يابد نه هيچ رشته اي

كسي كه وسعت واژگاني را بفهمه قدرت احضار كلمه را مي يابد و اين كمك ميكنه تا منظورشو بتونه به موقع برسونه و ادله خودشو ثابت كنه يا دفاع كنه يا...ويكي از دلايل عصبيت، ناتواني بشر در رساندن منظور بوده

ادبيات روح را پالايش ميده راه تخليه عواطف فقط از دريچه ادبيات ميسره ما حس هاي مختلف داريم و ...خشم شادي غم شهوت و...كه فقط ادبيات ميتونه كنترل بر اين ها راياد بده و شدت و ضعفشونو كنترل و تعديل كنه

خوندن ادبيات پربار خيلي كمك ميكنه تا روحمونو پاك كنيم تزكيه بديم يا بهتر پالايش مثلا خوندن غم نامه سهراب يا ...به گونه اي اندوهمان را درخودش پنهان مي كنه يا از بين مي بره اشعار مولانا به انسان پرواز ياد ميده و اشعار حافظ وجدووسعت سينه خلوص نيت و...

از طريق ادبيات داستاني ،خوندن رمان ما مي تونيم تجربه هاي زندگي ديگران را هم داشته باشيم غير از تجربه ي زندگي خودمون يعني تجربه زندگي هاي مختلف را از اين طريق مي يابيم و غم و شادي هاي انسان جهت پيدا ميكند

ادبيات درشتي هاي روح انسانو پاك ميكنه و مهم تر تسلط انسان برخود را...

هر سختي در قالب ادبيات لطافت مي يابد و درك مي شود سخت ترين مطالب از زمان هاي قديم در قالب زبان ادبي ماندگار شده اگه دقت كنيم مطالب سخت عرفاني و ...و هرچيز كه گفتنش سخت است در زبان رمزي و سمبليك ادبي ميسر شده ...

و روح انسان هاي بزرگ و ماندگاري آثارشان و تحول دروني بزرگان ازادبيات بوده و ژرف نگري روح...

ادبيات بهمون ياد ميده خودتو بشناسي و اگه خودتو شناختي خداشناسي هم از همين مسير پيدا ميشه و مهيا...

پس ادبيات يعني روح انسان بودن قدرت پرواز سبكي روح سير تكامل و معرفت ...اين ها كم نيست براي تعليم ادبيات اين ها راز خلقته راز آفرينش راز آدم بودن راز عاشق شدن و عاشق ماندن

ادبيات به انسان وقار و سنگيني ميده و هميشه مراقب اعمالشه

...............

ببخشيد سمند سخن را زيادي راندم اما هممون به روح ادبيات بدهكاريم و در حقش كم ترين مطلبو ادا كردم . من در پاسخ چنين نگرش هايي نوشتم البته شما از من واقف تريد...

البته ادبيات واقعاقدرتمنده و اژدها كشي هم مي كنه اژدهاي نفس پليدي بدي زشتي با ابزار ادبيات مهار شدنيه !

ياد چهل نامه نادرابراهيمي به همسرش افتادم حتما خونديد

درجايي نوشته اگه به فرزندمون

(براي سرگرمي و تفريح يا جايزه )كتاب مولوي و منطق الطير عطار و هشت كتاب سهراب و...وموسيقي شجريان را هديه بديم و بعد رهاشم بكنيم ديگه نبايد زياد نگران تربيتش باشيم اگه اونو با ادبيات آشنا كنيم و دلبسته ديگه جاي نگراني نيست ادبيات اونو رها نمي كنه اگه بخواد هم نميتونه...

............................

حق ادبيات بر گردن ما حق يافتن ودرك زندگي است مردمي كردن ومتعالي شدن اميدوارم بتونيم نهايت بهره را از اين گنجينه ي غني ببريم و انسان باشيم

باسلام وسپاس فراوان

به روزم با يه ترانه ي جديد ومنتظر حضورگرمتون[گل]

شايداستاد به طعنه گفته ومي خواسته طرف رو ازين سوال ابتدايي منصرف ومتوجه عمق مسئله كنه ولي جالب بود

سلام قاسم جان

قضاوت خيلي سخته

ما آدمها از وقايع عكس مي گيريم نه فيلم

فرض كنيم

فقط فرض

شما از جلوي اتاق من رد ميشويد

انگشت من در دماغم

اولين و شايد تنهاترين چيزي كه به فكرتون خطور مي كنه اينه كه من آدم بي تربيتي هستم

فقط يك عكس گرفتي

حالا

اصل فيلم

صبح من خون دماغ شده ام

هر چند دقيق يكلبار حسي از سيالي خون در بيني ام دارم

آن لحظه نيز كه تو يدي من همين كار رو مي كردم

حالا قضاوتت چيه ؟

آخي طفلكي احتمالا به جاي بي تربيت !

اينكه آدمي كه تا استادي دانشگاه رسيده عشق بوده يا عشقي كه به ناگزيري و پوچي رسيده به اين سادگي نيست

به نظر من اون از نظر روانشناسي نياز به كمك داشته زيرا چيزي را گفته كه مي دانسته شماي دانشجو بعد او را در ذهن خود محاكمه مي كنيد

او خسته بوده از اين همه بي اعتنايي به زحماتش و همه عشق هايش

در اين وضعيت انسانها عشق خود را به بدترين شكل مثله مي كنند

بيرحمانه

كه عشق خود خود وجوديشان در حقيقت است

او خود را تنبيه ساخته

همين

به نظرم شايد شايد لازم است جور ديگري به او بنگري

از مجسمه سازي كه بيرحمانه ساخته هاي خود را منهدم مي كند

حس من غم خواريست

فقط

سلام عزيز دل
پر بي راه هم نگفتنا... در سايه اي از شوخي و خنده عمق فاجعه رو بيان کردن...
مي دونين...
اگه واقعا ادبيات و ادب کاربردي بود... مي تونست تاثير بذاره رو علومي چون جامه شناسي و امثال اون...
متاسفانه... خروجي مناسبي از بعضي دروس نمي بينيم...
اينطور نيست؟!

سلام اديب مهربون...

بيچاره مشكل روان داشته لابد... نميدونم اين بزرگان اين كتب آموزش رو براي چه كساني نوشتن، اين همه راهكار در هر زمينه براي آموزش ارائه كردن تو كتاب هاشون، كه اگر كسي بخونه براحتي ميتونه تشخيص بده كه براي تدريس ساخته شده يا نه...

ايام به كام و پايدار

سلام ... چقدر هم بده که معمولا اولين حرف خيلي توي ذهن آدم ميمونه و تاثير گذار ميشه !

سلام
يادمه اولين کلاس ما توي دانشگاه ادبيات بود؛يکي از اقايون پرسيد ببخشيد استاد دفترمون چند برگ باشه؟
بخاطر اينکه پاي ديپلمم عنوان ادبيات و علوم انساني بخوره دردسر هاي زيادي رو کشيدم ،
خوندن تاريخ و فلسفه و ادبيات و لذت بردن ازشون! اما متاسفانه اين بدي جامعه ماست بودن تو رشته علوم انساني يعني در جا زدن ،يعني خوندن عقايد ديگران بدون اينکه هيچ دخل و تصرفي توش داشته باشي و اين اصلا قشنگ نيست.قشنگ نيست به رشته اي که منطق و تفکر شما تغيير ميده اينطوري نگاه کنيم.

اول سلام
دقيقا به اين ميگن برخورد سليقه اي و شخصي!
ترکيبي از همين اساتيد ناآگاه و منابع منسوخ و دانشجويان سردرگم و بي هدفه که همچين نظام آموزشي ناکارآمدي رو ايجاد کردند. بعد فرياد پيشرفت و آباداني مون گوش فلک رو کر ميکنه!