سلام راستش وقت نشد همه ي مطلب رو بخونم ونظر بدم ولي همين يه تصوير حرفهاي زيادي براي گفتن داره.
يه لحظه به ياد دانشگاه افتادم موقعي كه دوستام داشتن به سرزمين نور راهي ميشدن و غمگين از اينكه چرا امسال من جا موندم!!!!
سالتون پر بركت.
سلام آقاي وردياني عزيز...
دلي پر داريم كه مجال بيان نيست...
موافقم و خودتون خوب ميدونين دردما از كجاست...!
مفصل عرض خواهم كرد...!
سلام اديب مهربون...
ما آدما عادت كرديم علاوه بر اينكه تو زندگي روزمره جلومون يه چهار ديواري درست كرديم، بعضي هامون مثه من قلباشونم يه حصار سيم خارداري چهار طرفه كشيدم و بعد كور مال كورمال ميخوام همه چيرو درك كنم...
اونجا شعور ظاهري و باطني يكجا با هم وجود داشت، شور و شعور باهم آميخته شده بودند و شده بود عشق ...همان حلقه گمشده...
اگر كمي به خودمون بيام اونجا خود عرفات بود
ممنون از ايده قشنگتون كه چنين پستي رو نوشتين .كاش يه مقدار خداي مهربون بهم بصيرتي هرچند اندك بده كه اين چنين محصور زمونه نشم، كاش ...
سلام
فعلا كه بازار ساخت و ساز اينگونه ديوارها، رونق زيادي داره ! و ظاهرا كاري از دست كسي ساخته نيست، جز اينكه احتياط كرد تا به ديوار نخورد !!
سلام آقاي وردياني عزيز
بهارتون مبارك
سالي سرشار از شادي و سلامتي و پر از ياد خدا براتون آرزو ميكنم