• وبلاگ : طرّه ي آشفتگي
  • يادداشت : خدايان كوه المپ
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام استاد...
    استفاده کرديم از مطالب...
    با ارادت

    سلام بر استاد وردياني عزيز

    انشالله كه خوب هستيد و زندگي وفق مراده .

    خيلي استفاده كردم و جالب بود برام . متشكر .

    پاسخ

    سلام دانشمند جوان ممنون

    سلام .وقت بخير

    ممنون . استفاده كردم . خداقوت و خسته نباشيد !

    پاسخ

    سلام ممنونم

    سلام

    مطلب خوبي بود

    با دو شعر جديدم به روزم

    بوي سيب

    پاسخ

    سلام خواهم آمد
    سلام
    چقدر خدا !!!


    راستي من هم به روز هستم ...

    پاسخ

    سلام ميام

    سلام

    اطلاعات جالبي بود جناب وردياني . .

    پاسخ

    سلام عزيز برادر
    + اشكان 

    اگر فيلمنامه کوتاه وبلندي داريد که مي خواهيد عرضه کنيد

    اگر به دنبال فيلنامه اي در ژانري خاص براي ساخت فيلم کوتاه هستيد .

    اگر ايده هاي خلاق براي فيلم وفيلمنامه داريد .

    اگر به دنبال تبادل ايده وانديشه هستيد و ...

    به اولين بازار تبادل ايده و انديشه و فکر مراجعه فرماييد

    منتظر حضور گرم و ياري سبز شما خواهيم بود

    www.shortfilm.blogfa.com

    پاسخ

    سلام كارجالبي را شروع كرديد خواهم آمد

    سلام

    جالب بود

    قبلترها كه جوون بودم در مورد خدايان يوناني ها يه كتابي خوندم اما از بس اسمهاي عجيب و غريب داشت نصفه موند

    به روزم مهربان

    پاسخ

    سلام حتما خواهم آمد

    سلام اديب مهربون...

    باور كنيد بار 5-6 كه اومدم با كلي تلاش و تقلا تا بتونم اين پنجره نظرات را باز كنم... چه كنيم كه شما تنها اديب پارسي بلاگ هستين و بسي مهربون...

    سرّسودا به روز شد...

    سپاس و سپاس و بسي التماس دعا

    پاسخ

    سلام شما بزرگواريد ما كجا و اديب بسي تشكر

    مولا

    در اين عصر غيبت و غربت ما فقط فرمان مولا مي بريم .

    سلام اديب مهربون...

    سپاس فراوان بابت اين مطلبي كه در وبلاگ قرار دادين... خيلي جالب و خواندني است و سپاس فراوان تر بابت كتاب معرفي شده چون داستانشون بسي دنبال كردني و خواندني است . من تا يه جا هايي رو ميدونم ولي نه مثه شما كامل چون يه بخشي از درسمون بوده . بايد مطالعه كنم حتماً اين كتاب رو.

    بسي و بسي سپاس و بسي التماس دعا

    پاسخ

    سلام بسي لطف داريد
    + مهرداد نصرتي 

    سلام قاسم عزيز

    از اين غزل بدم نيومد و گفتم برات بفرستم:

    تو آفتاب ِ نيمه‌ي مردادي، من دانه‌هاي برف ِ زمستان‌ام

    هي از تب ِ تو آب شدم ديگر چيزي نمانده‌است به پايان‌ام

    يلدا چه صيغه‌اي‌ست!؟ نمي‌فهمم... بي تو تمام ِ زندگي‌ام يلداست

    وقتي شبيه ِ شب‌پره‌ها از روز، از هر چه روشني‌ست گريزان‌ام...

    آن روزها که زندگي‌ام حول ِ چشمان ِ مهربان ِ تو مي‌چرخيد،

    وقتي رسول ِ پيکر ِ سوزان‌ات يکباره ريخت در تن ِ ايمان‌ام،

    وقتي که آيه آيه غزل مي‌خواند لب‌هات روي ِ کاتب ِ دستان‌ام،

    باران ِ واژه‌هات که مي‌باريد هي سوره سوره سوره به قرآن‌ام،

    وقتي ولي‌ِ‌عصر براي من از مسجد‌الحرام گرامي‌تر...

    تو مسجد‌الحلال شدي اي ماه، در سعي ِ راه ِ رشت به تهران‌ام

    من مرده‌ام. چقدر حواس‌ات نيست... موساي ِ من عصاي ِ عزيزت کو؟

    اعجاز ِ اشتباه ِ تو... حالا من يک اژدها به هيأت ِ انسان‌ام

    زن نيستي عزيز، بفهمي من بي امن ِ دست‌هات چه تنهايم

    حالا که دست‌هاي نجيب‌ات را ديگر قرار نيست که دستان‌ام...

    انگشت‌هام در تب ِ لب‌هايت، من بين ِ دست‌هات ترک برداشت

    با بوسه‌هات زلزله برپا شد در تار و پود ِ پيکر ِ سوزان‌ام

    در امتداد ِ نيمکت ِ چوبي من ذره ذره ذره فروپاشيد

    تو ذره ذره گرگ شد و آرام چون بره‌اي کشيد به دندان‌ام

    «فاتي» به جاي ِ «فاطمه» هم خوب است. يک ذره لوس هست ولي بد نيست

    سرهم نگو. شکسته بخوان من را... حالا که تکه‌پاره و ويران‌ام...

    فاطمه حق ورديان

    پاسخ

    سلام مهرداد جان- ممنون كه منو در خوندن اين شعر سهيم كردي سر بلند باشي