وبلاگ :
طرّه ي آشفتگي
يادداشت :
سرّخدا از ديدگاه حافظ
نظرات :
0
خصوصي ،
22
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پريزاد بركه نور
سلام استاد
مطالعه مرقومه شريف تان كه بسيار جالب ، بجا و حساس بود وادارم كرد تا بر بخش پاياني نوشته تان نگاه ديگري را هم لحاظ كنم
مي دانيد كه اديان خصوصن اديان ابراهيمي دو شان يا دو جنبه دارند يك آن كه ناظر بر احكام شريعت است يعني اوامر و نواهي شرعي،
كه اين جنبه ظاهري آن هاست . شرع ظاهر ترين و صوري ترين جزء اديان است به همين دليل هم معمولن مردم تصورشان اين است كه دين چيزي نيست جز احكام فقهي در حالي كه اين جنبه ظاهري و صوري دين است . ديگري، جنبه ي باطني و نهفته اي است به نام طريقت كه عرفا نسبت شريعت و طريقت را مثل نسبت جسد و روح با تن يا جان مي دانند
همان طور كه جان براي تجلي و ظهور اش نياز به تن داردطريقت هم براي ظهورش نياز به شريعت دارد
ايشان معتقدند طريقت روح شريعت است همانگونه كه تن بدون روح لاشه اي ست بي خاصيت؛ از نظر آنها هم شريعت بدون طريقت احكامي ست بدون مقصود و معنا و فايده
اينگونه نگريستن به عقوبت و مجازات و پاداش نيز نگاه عارفانه اهل طريقت به كرم و بزرگواري و شكوه خداست
از گزافه گوئي ام اميد عفو دارم
پاسخ
ممنون از توضيحات مفيدتون