سلام
غزلي پر طراوت تر از باران بود
فقط كمي احساس م يكنم دربيت اول كمي سكته ايجاد مي كند بين حتي وحالا در مصرع دوم
اما در كل غزلتان به چندين بار خواندن ولذت بردن مي ارزد
باچشم هاي مضطرب مردمان شهراين لحظه هاي خيس تماشا غريبه است
غزل خوبي بود.
مطلب قبلي رو هم خوندم . جالب بود
سرافراز باشيد
استاد و پدر بزرگوارم سلام :
از اينكه منو دخترم مورد خطاب قرار داديد صميمانه سپاسگزارم .
غزل زيبايي خواندم . هميشه مهمانم كنيد
اما ...
باران عشق مي بارد . بي چتر بيايييد !!
داستان خودمه [خجالت]
سلام عزيز
خوشحالم كه غزلي تازه ميخوانم
هم تازه از لحاظ تاريخ آن و هم تازه از لحاظ ساختار آن
بسيار دلپذير بود و طراوت باران را در آن ميشد حس كرد
ممنونم مهربان
با اجازه شما را به همسايگانم اضافه ميكنم
پايدار باشيد
خواهش ميكنم ...
شعر زيبايي بود ... لذت بردم
كاش از اين باران ها هر شب بر سر همه ي شاعران شهر ببارد