• وبلاگ : طرّه ي آشفتگي
  • يادداشت : طلوع تازه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    برشما دوست گرامي

    طره اديب وعزيز-يك دنيا ازدقت نظر وبذل توجه شما

    تشكرميكنم...معلوم ميشودچندروزپيش كه ازخط

    كناره به مشهدبرگشتم ..خيلي رويم اثرگذاشته كه

    كناررا كناره نوشتم جالب تراينكه تاكنون كسي

    اين موضوع رامتوجه نشده واين به به وچه چه هابي مورداست

    درعين حال بنده هميشه به شما افتخاركرده وميكنم

    + دكترروشن فومني 

    سلام

    دوست گرامي-طره عزيز

    بحث بسيارجالبي را پيش كشيديد

    واطلاعات تاريخ ادبياتي شما فوق العاده است

    غالبا براي موضوع و بحث علمي كه تاكنون بگوشم نخورده باشد

    اهميت زيادي قايلم..چون برايم حالت تعليم ودرس گرفتن

    وآموزش دارد.انصافا اين ايده قصاربسياردرست و بجا و فلسفي ست

    كه همه چيز را همگان دانند-وهمگان هنوز زاده نشده اند

    گويا ازويكتورهوگوي بزرگ باشد.......؟

    واينكه منتسب نمودن افرادخودرا بابزرگان درطول تاريخ

    كاملا درست است وگاهي اختلا درمعرفه ايجادنموده...

    اما محقق خيلي راحت ميتوانند ان نسبيت را نقض يا تاييدكنندكه كرده اند

    پاينده باشيدوهمچنان محقق و نويسا

    قاسم جان سلام!

    شعر قشنگتو براي بار چندم خوندم. به قول عطار:

    عشق ازين بسيار كرده ست و كند

    خرقه با زنار كرده ست و كند

    ايام خوش!

    سلام آقاي وردياني عزيز

    بسيار شعر زيبايي بود ممنون از شما ..

    در غروب خود فقط مي پرسم آيا رهگذر

    چشمهايت با طلوع تازه اي درگيرشد؟

    در ضمن من هم به روزم ..

    نوروز مبارك

    سلام

    شعر ساده و زيبايي سروديد.

    من با سروده اي به روزم.