• وبلاگ : طرّه ي آشفتگي
  • يادداشت : نقد فني و محتوايي شعر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام برشما

    طره آشفتگي

    بسياربسيارتصميم زيبايي گرفتيد

    وبااين كاركمك شاياني به افرادشاعر

    كم بضاعت چون حقيرميشود

    هرچندبنده وقت براي شعرگفتن دارم اما فرصت

    براي بهترشدن ندارم

    طره عزيز:

    بنده يك اعتقادراسخ دارم به اينكه نقددرشعرونويسندگي

    كارسازنيست-تاچه اندازه اين نظرم وعقيده ام درست باشد نميدانم

    ومطمينم كه ايده خوب ودرستي نيست

    وايده من مراحل مختلف وزوايايي دارد

    اگرسراينده ايي دروزن وقافيه و عروض ايراد دارد

    نام نقدبراصلاح ابيات وگوشزدنمودن فنون اصلي ومقدماتي نميتوان نهاد

    كه اسمش تعليم است و اموزش وهنرجويي و هنر اموزي

    اگرايراد سروده درمحتوا باشدنام ان را ميتوان سليقه و اعمال عقيده شخصي ناميد

    چه اينكه كسي دو ست داردعاشقانه بگويد وكسي ديگر اجتماعي و كسي ديگرولايي ويكي رجز و يكي هزج و مديد وطويل و بسيط

    كه انهم عاريت كس نپذيرفته ام است

    آنچه دلم گفت بگو گفته ام----؟؟

    نميتوان كسي را ازمثنوي گفتن منع نمود و به سپيدگويي وغزلسرايي

    تشويق كرد...في الواقع شعرحالات دروني انسان است

    وتاثيرپذيري ازمحيط---سفارش قبول نيست

    اگرانتقادروي كلمه وعبارت باشد:في المثل بنده

    درمصرعي--امعا واحشا---بكاربرده باشم كسي ديگر پبشنهاد بدهد -دل و روده بهتر واولاترواصلح است

    گل بنفشه ايي ديده باشم -كسي رز وياسمن پيشنهادكند

    اعمال سليقه شخصي ميشود

    درنقدبعضي ازدوستان مشاهده كردم--نقاديدرجايي بجاي قلمخامه را پيشنهاد كرده--ودرجايي ديگر--خامه را كهنه ومضمحل دانسته و قلم را ترجيح داده.....اين شخص نقادنيست بهانه گيراست

    دنبال ريزه گيري وحرفي زدن ..وباسوادمآبي خوداست

    يعني غيرممكن است-سروده فردي را پسنديده باشد

    تمام تارو پود سروده را بهم ريخته--نهايتا گفته باهمه اين اوضاع سروده بسيار جالبي بود!!!!!!!!!!!ومن بحيرت كه او جالب را براي تغييروتحولات خودگفته يا ان سروده كه همه اجزايش بنظراو داراي ايراد ونقص فني بوده

    دربحث وگامي ديگر-اگركاربري دو سروده همزمان به روز نموده

    نظرناقدما اين بوده كه:سروده اول هيچ//بدردنميخورد بايد روانه سطل زباله شود--اما سروده دوم شما-بعدازتعويض لحاف بجاي تشك---خيلي

    اثرمانا و دل انگيزي ست!!!!!!!بنده ازاو سوال كردم-چطور ممكن است شاعري

    دران واحد دو سروده خلق كرده باشديكي درخور سطل زباله--

    وديگري شاهكار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    طره عزيز-وقتي به وبلاگهايي ميروم كه ناقدان مشغول وغرقه درتاخت و تاز هستندكلي ميخندم...اگرپنجاه نفرازان پست بازديد كردند

    50عبارت---مورد بي مهري قرارگرفته و بايد تعويض ميشدهرفرد يك عبرات

    هيچكدام هم نقطه نظرمشترك نداشتند

    خوب پرواضح است ازروي شكم پري خواستندچيزي گفته باشند

    بنده بالشخصه ازانتقاد بيزارم--البته ازاين نوع؟؟؟/

    ومعتقدم لسان الغيب نيز هزاران بيت ازسروده هاي بدوي خودرا

    دورانداخته----چون بسيارابتدايي ومورد دار بوده

    شعرگفتن مانندازچاهي نو كنده اب كشيدن است

    ازفرط اب كشيدن روز بروز زلال تر ميشودخودبخود-هرشاعري روز بعدشعرش ازامروز بهتر وبهترترخواهدبود

    ---------------------اگرنقادان شماازاين نوع نيستندونباشندخيلي عالي ست

    خدانگهدارتان

    سلام. با داستاني نو ب روزم