• وبلاگ : طرّه ي آشفتگي
  • يادداشت : جرعه فشاندن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + دكترروشن فومني 

    سلام جناب طره

    عزيز

    يك نكته ازان معني گفتيم وهمين باشد

    اينجا صدق نميكنه

    من منتظرمقطه هستم

    حتي اگريك ماه طول بكشه--ايرادي نداره

    مثلا:

    كه روشن ازسرآشفتگي بمقطع ماند

    چوماندبوددركف اين طره نكو انديش

    يك چنين بيتي موردنيازاست

    لطفاجهت اعطاي سند-اقدام بسرودن فرماييد

    سلام دوست عزيز

    در اين موردي كه نوشتيد نمي دونستم و خيلي برام جالب بود ...

    ممنون

    + يك دوست 
    من نمي دانم ما چرا عادت کرده ايم به حرفهاي تکراري زدن و آنرا به نام خود منتشر کردن، دوست عزيز بهتر است در نقل مطالب کمال امانت را حفظ فرمائيد، در ضمن آشفتگي فراواني در نوشته هاي شما مي باشد، هر چند بنا بر اين بوده اما بهتره است تخصصي تر بنگاريد.

    پاسخ

    سلام ، بسيار به جا فرموديد اما اگر پستهاي قبلي اين حقير را خوانده باشيد اشاره كرذه ام كه بنده خوشه چين خرمن بزرگان ادب هستم وچيزي از خود ندارم اگر اين مطالب براي شما كه مطمئنا داراي فضائل وكمالات بيشمار هستيد ،تكراري است اما باز كساني هستند كه مي توانند ازاين مطالب استفاده كنند و بايد اضافه كنم كه :طره آشفتگي را احتياج شانه نيست!!! باز هم از بذل عنابت شما متشكرم سربلند باشيد

    دوست گرامي واديب

    درباره اين غزل:بعدازتشكروتقديرفراوان

    ------------------------------
    غلام مي نشود مرد عاقبت انديش

    مگربقصدمصفا نمودن دل خويش

    چو رقص باده بيفتد به رقص بيندكوه

    هزار جرعه بنوشد شراب بي تشويش

    به غمزه خاطرساغركشان نيازارد

    عيوب جرگه رندان بري كندازخويش

    سحر خيال صراحي به سركشاند مست

    به صبح :روشن: فردا-ريا نگيرد پيش

    شب شراب نيرزد به بامداد خمار

    ولي خمار به از بار غم براين دل ريش[گل]

    -------------------------------------------------------------؟

    [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
    درودبرشمادوست اديبم
    طره اشفتگي-بسياربجا وعالي غزل نيمه کاره ام را کامل کردي
    بنابراين سنداين غزل را سه دانگ بنام شماانتقال ميدهم
    باوجوديکه هنوز "عنوان غزل"انتخاب نشده....جادارد يک بيت ديگر
    به ان بيافزاييدبعنوان مقلع غزل"واسم شما ومن را درآن بگنجانيد
    تاسه دانگ سندش را به شما اعطا نمايم .

    ..اي والله-دست مريزاد

    پاسخ

    هرچه بود تحت تاثير ابيات زيباي جنابعالي سروده شد و شش دانگ از آن شماست ... در مورد دستور شما در مورد افزودن بيت سمعا و طاعتا اما :كي شعر تر انگيزد خاطر كه حزين باشد::::يك نكته در اين معني گفتيم و همين باشد::::از لعل تو گر يابم انگشتري زنهار::::صد ملك سليمانم در زير نگين باشد

    سلام

    برطره آشفتگي

    عزيزوگرامي

    بحث كارشناسانه بسيارجالبي را عنوان فرموديد

    واقعا كه ابيات غزليات حافظ براي تفسيربه تعمق وتفكر

    وجهان بيني زيادي نيازمنداست....

    ازشماتشكرميكنم كه جرعه ايي ازخم عرفان ان بزرگ

    مرد عرصه ادب وعرفان نوشيدي ونوشاندي

    غلام مي نشود مرد عاقبت انديش

    مگربقصدمصفا نمودن دل خويش

    چو رقص باده بيفتد به رقص بيندكوه

    هزار جرعه بنوشد شراب بي تشويش

    به غمزه خاطرساغركشان نيازارد

    عيوب جرگه رندان بري كندازخويش

    سحر خيال صراحي به سركشاند مست

    به صبح :روشن: فردا-ريا نگيرد پيش

    :شب شراب نيزرد به بامداد خمار:

    مصرع اخررا خوتان زحمتشو بكشيد-هركاري كردم نيامد

    پاسخ

    شب شراب نيرزد به بامداد خمار ولي خمار به از بار غم براين دل ريش

    قرعه ي نقد هفته آينده بنام من مسکين افتاد

    حضور شما فرزندان عزيزم - برادران و خواهران گراميم - مايه ي افتخار و آرامشم خواهد بود

    شمائي را که تا کنون نديده ام در آرزوي ديدارتان هستم

    و شمائي را که ديده ام همواره ميل به ديدنتان دارم

    از صميم قلب دوستتان دارم .

    وبلاگ مورد نقد جلسه ي يکشنبه ?? اسفند ??

    http://sayeyesabour.persianblog.ir

    آدرس : تهران - خ سيد جمال الدين اسد آبادي ( يوسف آباد) خ ?? پارک شفق - فرهنگسراي دانشجو- سراي کتاب. از ساعت ?? الي ??