• وبلاگ : طرّه ي آشفتگي
  • يادداشت : عشق هاي رفتني
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    تو پاک وساده آمدي با من بماني
    من عشق هاي رفتني را مي شناسم
    خيلي زيبا بود . خط فکري شعرهاي شما را بسيار دوست دارم

    باسلام ودرود بي کران

    به روزم بايک ترانه ي جديد.منتظرم [گل]

    سلام.

    ميلاد منجي بشريت مبارك .

    بگو چند صبح ديگر ؟
    چقدر دلم را به آمدنت وعده دهم ؟!

    مولا ...

    با درود

    معني واژه عشق در فرهنگ لغات و عرف جامعه در احساس فرد منطبق نيست ولي هر چه كه باشد بنا بر نياز فرد احساسي دلپذير و آميخته با قداست است . بقول جبران خليل جبران«هيچ گلبرگي نيست كه شبنم را تجربه نكرده باشد»با آرزوي عاشق بودن مدام شما.

    بدرود

    و من هنوز هم مي گويم آنچه شما ديده ايد نامش عشق نبوده است

    عشق هرگز ملوث نمي شود

    لرزيدن دل عشق نيست

    حال خوشي پيدا كردن عشق نيست

    اغفال ديگران عشق نيست

    آنچه بر شمرده ايد حديث نفس است نه حكايت دل

    نوشتارتان حاكي از زخم عميقي ست براي تان دعا مي كنم

    آدرس وبلاگ من در لوگوي دوستان همين وبلاگ هست ترجيح ميدهم براي استاد وردياني مزاحمتي ايجاد نكنم

    با كمال ميل آماذه دريافت نگاه و نگرش تان هستم

    + آژند 

    جناب وردياني با عرض معذرت از اينكه صحنه ي وبلاگ شما را عرصه جولان خود كرده ام ...

    به پريزاد بركه ي نور :

    حرف من اين است ما داريم اشتباه ميكنيم ...

    عشق آن چيزي نيست كه لحظه اي دل را بلرزاند و حس خوشي را به انسان منتقل كند و آدم را به حدي غير منصف كند كه به گذشته اش پشت پا بزند ...

    عشق هايي را ديدم كه آمدند و زندگي ها را از هم پاشيدند ...

    عشق هايي را ديدم كه انسان ها را اغفال كردند ...

    عشق هايي را ديدم كه فرصت هاي آدم را براي تجديد نظر در روابط گذشته اشان گرفتند ...

    عشق هايي را ديدم كه فرصت فكر كردن را از آدم ها گرفتند ...

    زندگي شعر و غزل نيست ...

    زندگي يك معاشقه ي گذرا نيست ...

    زندگي تعهدي است كه ما به آدم ها داريم ...

    عشقي كه بيايد و انسان ها بي تعهد كند به پشيزي نمي ارزد ...

    عشق آنقدر با معنا و با ارزش است كه گفتن ندارد ...

    حرف من اين است كه ما آدم ها عشق را با ميل بي دريغمان براي فرار از تكرار ها آلوده كرده ايم ...

    در ضمن من وبلاگ نويس نيستم كه آدرس نگذاشته ام !!!

    پاسخ

    بايد عرض كنم كه بسيار خوشحالم از اينكه اين وبلاگ افتخار پيدا كرده كه صحنه تبادل نظر دوستان انديشمندم باشد كاش تمامي پستهاي من بتوانند نهفته هاي زندگي انسان را مطرح نموده ودوستان خوبي مثل شما ، پريزاد و بقيه عزيزان باورها وتجربيات ارزشمند خود را عنوان نمايند و به بحث بپردازند. با توجه به اين كه شما پريزاد را مخاطب قرار داديد دور از ادب ديدم كه جواب بدهم پس در انتظار جواب ايشان مي مانيم سربلند باشيد

    آژند عزيز

    ظاهرا همه ما يك مطلب را ادا مي كنيم با قالب ها و الفاظ گوناگون

    من در يافتم كه شما عشق واقعي را پاس ميداريدو ازين نگرانيد كه مبادا محبت هايي كه به ظاهر طعم و رنگ عشق دارند عشق واقعي را مشوه كنند

    من هم به همين مي انديشم كه مبادا مهر از سر رنگي با نام عشق ننگي بيافريند

    جناب طره و آرش نيز اذعان دارند عشق هاي رفتني را مي شناسند و سر در پاي عشق راستين دارند

    پس ميبينيد كه با دفاعيه شما از عشق واقعي به يك وحدت رسيديم

    از آشنايي با شما عزيز انديشمند خوشحالم كاش آدرس ميداديد تا بيشتر از محضرتان فيض ببريم

    + آژند 

    شك نكنيد كه عشقي ماندگار را از سر گذراندم و حاضر نيستم حرمتش را به دست ناكسي خدشه دار كنم ...

    شايد اگر ماندگار نبود بار ها و بار ها عاشق مي شدم و فراموش ميكردم كه چه بر من گذشته ...

    اين را ميگويم چون آدم ها فراموش كرده اند كه عشق واقعي چيست ...

    فراموش كرده اند كه گاهي حرمت وفاداري را نبايد به پاي عشق هاي هايي كه فقط طعم و رنگ جديد دارند و فريبنده اند به باد داد ...

    آدم ها ياد گرفته اند كه وقتي از تكرار خسته شدند عاشق شوند ...

    پا را فراي خط قرمز ها بگذارند ...

    ظلم كنند ...

    فراموش كنند ...

    خود خواهانه براي دل خودشان دل ديگري را بشكنند ...

    كاش آدم ها از سر خودخواهي عاشق نشوند ...

    كاش آدم ها از سر خستگي عاشق نشوند ...

    كاش آدم ها از سر روزمرگي عاشق نشوند ...

    اگر آدم ها اينگونه عاشق نشوند شايد بتوان گفت كه عشقشان واقعي است ...

    سلام گرامي

    شعر بسيار زيبايي بود

    در عين ايجاز پر محتوا و غني

    مطلب( آژند ) را خواندم خيلي غير منصفانه عشق را با تازيانه قهر رانده بودند

    عشق هديه اي ست كه از سوي آفريننده هستي به آدم خاكي هبه شده و همه متون ادبي دنيا ، كتاب هاي ديني و مذهبي، داستان ها و اشعار و مقالات و... همه بن مايه اي از عشق دارند

    عالم بر مدار عشق مي چرخد و ركن و عمود خيمه هستي عشق است

    هرچه گويم عشق را شرح و بيان

    چون به عشق آيم خجل گردم از آن

    از صداي سخن عشق نديدم خوشتر

    يادگاري كه در اين گنبد دوار بماند

    يك نكته بيش نيست غم عشق و اين عجب

    كز هر زبان كه مي شنوم نا مكرر است

    آنچه ايشان فرموده اند مرا به ياد خاطره اي از دوستي انداخت كه مي گفت: چه كسي مي گويد نمي شود سيگار را ترك كرد من تا حالا 20 بار ترك كرده ام

    از يك دلبستگي ويا وابستگي به سوي وابستگي و دلبستگي ديگر رفتن را چه كسي عشق مي نامد؟

    عشق هايي كز پي رنگي بود

    عشق نبود عاقبت ننگي بود

    اين گونه هوس ها و تمايلات ناشي از هيجانات دروني عشق نام ندارند

    همان اعتياد به سيگار و مواد مخدرند كه مي توان 20 بار تركشان كرد و باز سيگاري بود و باز عاشق

    زياده گوييم را ببخشيد

    + آژند 

    عشق ...

    جز يه اشتباه كودكانه كه گريبانگير آدم ها ميشه چيز ديگه اي نيست ...

    جز يه كج فهمي مبهم كه شرايط حال آدم ها رو احاطه ميكنه و باعث ميشه گذشته ها رو فراموش كنند ...

    گذشته هايي كه شايد اين عشق درونش بار ها و بارها تكرار شده باشه ...

    شكست هاي روز مره ، تكراري شدن ها ، خواسته هايي كه فهميديم مدت هاست نخواسته شده اند و مجبور شده ايم به تحملشان ...

    همه و همه پايه هايي را مي سازند براي بنايي از عشق كه شايد بر پايه ي هوس باشد ...

    عشق ها همه رفتني اند ...

    هيچ عشقي ماندني نيست ...

    كمي برگرديد به عقب ...

    چند بار عاشق شديد و هر بار فكر كرديد كه عشقتان پايدار و الهي است ...

    چند بار عاشق شديد و هر بار فكر كرديد كه اين بهترين است ...

    چند بار به خاطر عشقي ، پشت پا به عشق قديميتان زديد و به او خيانت كرديد ؟؟؟!!!

    عشق چيزي جز يك اشتباه نيست ...

    اشتباه يافتن شرايطي بهتر از ايني كه داريم ...

    هيچ عشقي تا ابد ماندگار نيست ...

    ساده نباش رفيق ...

    پاسخ

    سلام دوست عزيز!صريح و با صداقت نوشته ايد دست مريزاد !اما تجربه ي هركسي خاص خودش است و تعميم دادن آن به ديگران و حكم كلي صادر كردن نياز به تحقيق فراوان دارد!واما ،اگر به زعم شما عشق يك اشتباه است سعي كنيد كه اين اشتباه را مرتكب نشويد والبته اگر عشقي ماندگار را تجربه كرده بوديد حتما طور ديگري به اين موضوع نگاه مي كرديد!شما هم كمي به عقب برگرديد اگر در ميان دفعات عاشق شدنتان عشقي ماندگار وجود داشت كار به تكرار نمي كشيد،عشق يك اشتباه نيست شما در فهميدن عشق اشتباه كرديد

    ســـــــــــــلام

    من نيز عشق هاي رفتني را مي شناسم !

    لحظه لحظه تان سرشار از عشـــــــــق باد . . .